اناجیل واعمال رسولان رسالات پولس رسول رساله عبرانیان رساله یعقوب رسالات پطرس رسول رسالات یوحنا رسول رساله یهودا کتاب مکاشفه
انجیل متی رومیان افسسسیان دوم تسالونیکیان عبرانیان یعقوب اول پطرس اول یوحنا یهودا مکاشفه
انجیل مرقس اول قرنتیان فیلیپیان اول تیموتاوس دوم پطرس دوم یوحنا
انجیل لوقا دوم قرنتیان کولسیان دوم تیموتاوس سوم یوحنا
انجیل یوحنا غلاطیان اول تسالونیکیان تیطس
اعمال رسولان فلیمون
فهرست کلام خدا: عهد جدید X   پنجره را ببندید




کتاب مقدس برای تمام فصول (۱۴)

بخش «کتاب مقدس برای تمام فصول» شامل بررسی ۵۲ فصل کلیدی کتاب مقدس است. با مطالعه یک فصل در هفته، شما در طول یک سال (۵۲ هفته) شناخت عمیق تری از حقایق و تعالیم اساسی کلام خدا حاصل می کنید و تصویری جامع از کل کتاب مقدس در ذهنتان شکل می گیرد. ( همه آیات از ترجمه فارسی هزاره نو و گاهی از ترجمه قدیم فارسی کتاب مقدس برگزیده شده اند.)
برای درک بهتر می توانید ابتدا فصل مورد بحث را در بخش انتهایی این صفحه بخوانید؛ سپس بررسی آن را در ابتدای همین صفحه دنبال کنید.

بررسی رومیان فصل ۸

سلام خدمت همه دوستان گرامی، ادوارد سرکیسیان هستم و فصل دیگری از مجموعه ۵۲ فصل کلیدی کتاب مقدس را بررسی خواهم کرد. فصلی که برای این منظور برگزیده ام فصل هشتم رومیان در عهد جدید است.
در این فصل، پولس رسول برخی از تعالیم اساسی و بنیادی در رابطه با نجات از گناه و نقش روح القدس در زندگی ایمانداران را مطرح می کند که درک دقیق آن به بلوغ روحانی ما منجر خواهد شد.
اگر کتاب مقدس را به رشته کوه هیمالیا تشبیه کنیم قطعا قله اورست آن رساله پولس رسول به رومیان است و اگر رساله پولس رسول به رومیان را به الماسی بی نظیر تشبیه کنیم فصل هشتم رومیان، زیباترین وجه آن است. در این بررسی به قله محبت خدا صعود خواهیم کرد و از چشمه گوارا و حیات بخش فیض او سیراب خواهیم شد و نظاره گر بلندی های امید خواهیم بود.
پولس رسول فصل هفتم رومیان را این چنین به پایان می رساند:

«21پس این قانون را می‌یابم که وقتی می‌خواهم نیکویی کنم، بدی نزد من است. 22من در باطن از شریعت خدا مسرورم، 23امّا قانونی دیگر در اعضای خود می‌بینم که با شریعتی که ذهن من آن را می‌پذیرد، در ستیز است و مرا اسیر قانونِ گناه می‌سازد که در اعضای من است. 24آه که چه شخص نگونبختی هستم! کیست که مرا از این پیکرِ مرگ رهایی بخشد؟ 25خدا را سپاس باد - به واسطۀ خداوند ما عیسی مسیح!
باری، من با ذهن خود شریعت خدا را بندگی می‌کنم، امّا با نَفْس خود قانون گناه را.
رومیان ۷: ۲۱-۲۵

پولس رسول در آیات فوق با استادی تمام وضعیت ایماندار واقعی به مسیح را به تصویر می کشد. وی تصریح می کند که نبردی بین طبیعت تازه (انسان باطنی، انسان روحانی) ایماندار به مسیح که خلقت جدید روح القدس است (حاصل تولد تازه) و انسانیت کهنه اش که وی آن را «پیکر مرگ یا جسد موت»، «نَفْس، جسم» یا «انسان نفسانی، انسان جسمانی» می نامد در جریان است!
نکته ای که درک دقیق آن در زندگی روحانی بسیار تاثیر گذار است این است که ایمانداران واقعی به مسیح تا زمانی که بر روی کره خاکی هستند هرگز و تحت هیچ شرایطی قادر به بهبود و یا حذف انسانیت کهنه یا نفس خود نیستند!
هرگونه سعی و تلاش در این راستا به ناامیدی و شکست خواهد انجامید؛ ولی ایمانداران این توانایی را دارند که بر نفس غلبه کنند و تاثیر آن را در زندگی روحانی کاهش دهند. پولس در ابتدای فصل هشتم روشن می سازد که چگونه بر انسانیت کهنه و نفس خویش پیروز شویم و بر آن غلبه کنیم. ایماندار واقعی کسی است که انسانیت تازه اش که شبیه مسیح آفریده شده و بدون نقص است بر انسانیت کهنه اش تسلط دارد. با وجود این حقیقت باشکوه باید به این واقعیت تلخ نیز اشاره کنیم که گاهی انسانیت کهنه و نفس چهره زشتش را نمایان می سازد و ما را در گناه غوطه ور می کند و سکان زندگی مان را در دست میگیرد ولی خوشبختانه این هنجار یا نُرم زندگی یک ایماندار نیست بلکه یک ناهنجاری است که موقت است و هر از گاهی اتفاق می افتد. پولس رسول در آیات فوق از فصل هفتم، تاکید می کند که این «پیکر مرگ» را که منشا بسیاری از نابسامانی های ماست همچون کوله باری با خود به یدک می کشیم. تشبیهی که پولس رسول در این آیات از آن استفاده می کند برگرفته از نحوه مجازاتی است که گاهی رومیان برای مجرمان و قاتلان منفور اجرا می کردند یعنی جسد مقتول را به قاتل محکم می بستند. پولس از این تصویر مشمئز کنند برای توصیف وضعیت انسان کهنه ای که از نسل آدم و حوا به ارث برده ایم استفاده می کند و به زبانی گرافیک نشان می دهد که چگونه این پیکر موت (نَفْس) را تا آخر عمر با خود حمل می کنیم. بنابراین ما با ذهن تازه و انسانیت تازه خود مایلیم که اراده خدا را تمام و کمال در زندگی انجام دهیم و ارزش های اخلاقی را بجا آوریم ولی مانعی بزرگ به نام «انسانیت کهنه، نفس» مقابل ما قد علم کرده است و ما باید بر آن غلبه کنیم.
آیا می شود جسد شخص مرده را با رژ و ماتیک و بزک زنده کرد یا بهبود بخشید؟ واضح است که هرگز نمی توانیم به همین ترتیب امیدی به احیای «نَفْس و انسانیت کهنه» نیست. با مرگ ایماندر، نفس او نیز از بین می رود ولی طبیعت تازه اش که از جنس «روح» است تا ابد به حیات خود ادامه خواهد داد تا زمانی که با بدنی پر جلال و فسادناپذیر ولی «مادی» همچون بدن مسیح بعد از رستاخیزش از مردگان ملبس گردد!
در اینجا بد نیست که این نکته را یادآوری کنم که انسان سقوط کرده که به مسیح ایمان ندارد طبعا فاقد طبیعت تازه است و صرفا مجموعه یکپارچه ای از بدن فیزیکی، روح مرده و ذهن است که نَفْس او را تشکیل می دهند. تصور اینکه نفس یا «نفس اماره» فقط بخشی از انسان سقوط کرده است که او را به سوی گناه سوق می دهد و بخش های دیگر هویت انسان نیکو یا خنثی است باوری کاملا مردود است؛ در مقابل تمامیت وجودی انسان سقوط کرده که تعقل، احساس و اراده او را کنترل میکنند همگی در یک مجموعه یکپارچه عمل می کنند و نفس او را تشکیل می دهند. توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که وقتی می گوییم انسان موجودی است که کاملا از موقعیت والای خود سقوط کرده است و تماما در گرداب گناه گرفتار شده است بدین معنی نیست که وی به طور کامل مانند شیطان و فرشتگان سقوط کرده شریر است و قادر به هیچ نیکویی نیست بلکه بدین معنی است که این سقوط همه زوایای وجودی وی را تحت تاثیر قرار داده است و اراده، تعقل، احساس، انگیزه ها و… را آلوده کرده است.(برای توضیحات بیشتر به مقاله «نفس از دیدگاه مسیحیت» در بخش مقالات تارنمای فیض و راستی مراجعه کنید.)
به همین دلیل تلاش دانشمندان و متخصصان علوم اجتماعی و مخصوصا روانشناسی در طول قرن ها نتیجه بسیار اندکی در بهبود وضعیت انسان داشته است؛ همانطور که اشاره کردیم با بزک کردن نمی توان جسد شخص مرده را احیا کرد. با تکنیک ها و روش های انسانی نمی توان نفس و سرشت گناه آلود و روح مرده انسان را که فاقد حیات خداست بهبود بخشید یا زنده کرد. به همین دلیل این احتمال وجود دارد که فردی به مدد پروتکل ها و تکنیک های روانشناسی، ناهنجاری خاصی (گناهی) را در رفتارش سرکوب یا کنترل کند(مانند خشم) ولی در عوض چندین ناهنجاری (گناه) دیگر یکی یکی سر و کله شان در جایی دیگر پیدا می شوند(مانند پرخوری، نگرانی و …)!
اما موضوع برای ایمانداران واقعی به مسیح کاملا فرق می کند زیرا آنان دارای طبیعت تازه ای هستند که خلقت روح القدس و از جنس «روح» است که با رشد روحانی طبیعت غالب ایمانداران می شود. بنابراین ایمانداران شبیه موجودات دوزیستی هستند که بیشتر اوقات خود را در آب و نزدیک آب به سر می برند ولی گاهی نیز می توانند در خشکی زندگی کنند!

با این مقدمه اجازه دهید بررسی رومیان فصل ۸ را آغاز کنیم:

1پس اکنون برای آنان که در مسیحْ عیسی هستند، دیگر هیچ محکومیتی نیست، 2زیرا در مسیحْ عیسی، قانونِ روحِ حیاتْ مرا از قانون گناه و مرگ آزاد کرد؛ 3چون آنچه شریعت قادر به انجامش نبود، از آن رو که به سبب انسان نفسانیْ ناتوان بود، خدا به انجام رسانید. او پسر خود را به شباهت انسان گناهکار فرستاد تا ’قربانی گناه‘ باشد، و بدین‌سان در پیکری بشری، حکم محکومیتِ گناه را اجرا کرد 4تا آنچه شریعت مطالبه می‌کند، در ما تحقق یابد، در ما که نه بر طبق نَفْس بلکه بر طبق روح رفتار می‌کنیم. رومیان ۸: ۱-۴

پولس رسول بحث خود را با اعلام حقیقتی عظیم آغاز می کند که باید قلب هر ایمانداری را با شادی وصف ناپذیری مملو سازد:

۱ پس اکنون برای آنان که در مسیحْ عیسی هستند، دیگر هیچ محکومیتی نیست، رومیان ۸: ۱

تصور کنید که بعنوان یک خاطی در دادگاهی محاکمه می شوید و قرار است حکم نهایی از سوی هیئت ژوری اعلام گردد؛ فرض کنید که در این محاکمه اگر گناهکار شناخته شدید محکوم به مرگ خواهید شد؛ بعد از هفته ها و حتی ماه ها سپری کردن لحظات بحرانی و کشنده در طول محاکمه لحظه اعلام حکم نهایی فرا می رسد و یکی از اعضای هیئت ژوری به نمایندگی از سوی همه بر می خیزد و به سوی تریبون ویژه دادگاه قدم می زند و تکه کاغذی در دست دارد که سرنوشت شما بر روی آن نوشته شده است؛ در حالی که انگار قلبتان از سینه بیرون می جهد با تمام سلول های وجودتان بر آن شخص متمرکز شده اید؛ در سکوت سنگین دادگاه، بالاخره نماینده هیئت ژوری با صدایی بلند اعلام می کند: بی گناه!
این دقیقا وضعیت کسانی است که به مسیح و کفاره او ایمان دارند؛ توصیف کامل این حقیقت که یکی از اساسی ترین تعالیم مسیحیت است با زبان انسانی گویی امکان پذیر نیست؛ علت این است که ما انسان ها چندین واقعیت را به خوبی درک نمی کنیم و در ذهن محدودمان نمی گنجد اول اینکه خدا قدوس و عادل مطلق است و اپسیلون یا ذره ای از گناه را تحمل نمی کند؛ دوم اینکه همه انسان های از نسل آدم و حوا بدون استثنا نزد خدای عادل و قدوس مطلق محکوم و گناهکارند (نیکوکاری نیست یکی هم نی!)؛ سوم اینکه محکومیت گناه مرگ ابدی در جهنم و جدایی ابدی از خدایی است که سرچشمه حیات و خوشبختی است.
چهارم اینکه در حالی که خدا، قدوس و عادل مطلق است ولی در عین حال محبت بی نهایت نیز است و به همین دلیل مطابق فیض عظیمش برای گناهکاران راه نجاتی را مهیا کرده است که همانا کفاره مسیح است. حال برای کسانی که مسیح محکومیت گناهشان را بر صلیب متحمل شده است دیگر محکومیتی باقی نمی ماند که همانا خلاصه انجیل عیسی مسیح و پیام خوش نجات است!
در واقع پولس تاکید می کند که خبر خوش برای ایمانداران به مسیح این است که نه تنها آنان بی گناه شناخته شده اند بلکه اصولا در داوری نهایی الهی نیز حاضر نخواهند شد زیرا محاکمه آنان منتفی شده است!
پولس علت این واقعه را در ادامه توضیح می دهد:

۳چون آنچه شریعت قادر به انجامش نبود، از آن رو که به سبب انسان نفسانیْ ناتوان بود، خدا به انجام رسانید. او پسر خود را به شباهت انسان گناهکار فرستاد تا ’قربانی گناه‘ باشد، و بدین‌سان در پیکری بشری، حکم محکومیتِ گناه را اجرا کرد.رومیان ۸: ۳

پولس تاکید می کند که انسان سقوط کرده و نفسانی هرگز نمی تواند اصول اخلاقی مطلق خدا را تمام و کمال انجام دهد و شریعت خدا که منعکس کننده ارزش های اخلاقی الهی است صرفا انسان ها را محکوم می کند و قادر نیست انسان نفسانی را از منجلاب گناه نجات دهد. شریعت همچون آینه ای است که وضعیت اسفناک روحانی و اخلاقی انسان را آشکار می کند. بنابراین خدا به دلیل حکمت و محبت بی نهایتش راهی شگفت انگیز برای نجات انسان ها فراهم کرده است. خدا با پوشیدن لباس انسانی در بین انسان ها ساکن شد و اولا عدالت کامل و بی نقص مطابق شریعت الهی را در زندگی عیسی مسیح خداوند ارائه داد؛ دوما در مرگ عیسی مسیح جریمه گناهان ما را متحمل شد و کفاره گناه را تکمیل کرد. بنابراین در صلیب مسیح عدالت و بخشش کامل الهی نصیب ایمانداران شد که از یک سو گناهکارند و از سویی دیگر مطلقا شایسته بخشش و عفو الهی نیستند ولی به واسطه فیض عظیم مسیح، هم عدالت وهم بخشش الهی شامل حالشان شده است در حالی که گناه و جریمه گناه آنان را مسیح بر دوش کشیده است.

21 زیرا او را که گناه نشناخت، در راه ما گناه ساخت تا ما در وی عدالتِ خدا شویم. دوم قرنتیان ۵: ۲۱

اما نکته بسیار چشمگیر این است که در فرآیند نجات گناهکاران، ذره ای از عدالت و قدوسیت مطلق خدا کاسته نشده است زیرا نزد خدای واقعی توبه بدون پشتوانه که بر مبنای کفاره مسیح نباشد ارزشی ندارد و به مرگ ابدی منجر خواهد شد!

۳۳وه که چه ژرف است دولت و حکمت و علم خدا؛ تقدیرهای او کاوش‌ناپذیر است و راههایش درک‌ناشدنی. رومیان ۱۱: ۳۳

حال ردای عدالت مسیح بر تن همه ایمانداران واقعی است و آنان با این ردا وارد حضور خدا خواهند شد. اشعیا نبی حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در پیشگویی که در رابطه با ظهور مسیح و کفاره او است می گوید:

10 در خداوند شادی‌ بسیار می‌كنم‌ و جان‌ من‌ در خدای‌ خود وجد می‌نماید زیرا كه‌ مرا به‌ جامه‌ نجات‌ ملبّس‌ ساخته‌، ردای‌ عدالت‌ را به‌ من‌ پوشانید. اشعیا نبی ۶۱: ۱۰

پولس رسول همچنین تصریح می کند که خدا علاوه بر در هم شکستن قدرت مرگ آور شریعتش که انسان ها را به مرگ ابدی محکوم و راهی جهنم می کند از طریق روح القدس که روح حیات بخش خدا است زندگی ابدی را برای ایمانداران به ارمغان آورده است:

۲ زیرا در مسیحْ عیسی، قانونِ روحِ حیاتْ مرا از قانون گناه و مرگ آزاد کرد؛ رومیان ۸: ۲

حال با داشتن طبیعت تازه ای که آفرینش روح القدس است دیگر اسیر نفس یا انسانیت کهنه نیستیم و مجبور نیستیم که شهوات و امیال نفس را بجا آوریم:

4تا آنچه شریعت مطالبه می‌کند، در ما تحقق یابد، در ما که نه بر طبق نَفْس بلکه بر طبق روح رفتار می‌کنیم. رومیان ۸: ۴

پولس رسول در ادامه می افزاید:

5آنان که نفسانی هستند، به آنچه از نَفْس است می‌اندیشند، امّا آنان که روحانی‌اند، به آنچه از روح است. 6طرز فکر انسانِ نفسانی، مرگ است، امّا طرز فکری که در حاکمیتِ روح قرار دارد، حیات و سلامتی است. 7زیرا طرز فکر انسانِ نفسانی با خدا دشمنی می‌ورزد، چرا که از شریعت خدا فرمان نمی‌برد و نمی‌تواند هم ببرد، 8و کسانی که در حاکمیتِ نَفْس هستند، نمی‌توانند خدا را خشنود سازند. رومیان ۸: ۵-۸

در آیات فوق منظور پولس رسول از «روح»، روح خدا یا روح القدس است. اصولا در کل فصل هشتم بجز دو مورد که این کلمه اشاره به روح انسان دارد همیشه منظور پولس از «روح» همان «روح القدس» است.
در آیات فوق پولس رسول تصویر روشنی از انسان نفسانی (کسانی که فاقد نجات و طبیعت تازه هستند) و انسان روحانی (ایمانداران واقعی به مسیح) را ارائه می دهد.
تفاوت این دو طبیعت کاملا مشهود است:

5آنان که نفسانی هستند، به آنچه از نَفْس است می‌اندیشند، امّا آنان که روحانی‌اند، به آنچه از روح است.

ماهی هرگز نمی تواند در خشکی دوام بیاورد و یک فیل عظیم الجثه نیز نمی تواند در آب به حیات خود ادامه دهد و به زودی تلف می شوند. سرشت و بیولوژی این موجودات نحوه زندگی و زیستگاه آنان را دیکته می کند. به همین ترتیب طرز تفکر، رفتار، گفتار، کردار و کلا نحوه زندگی انسان نفسانی با انسان روحانی کاملا متفاوت است زیرا اولی صرفا مطابق خواسته ها و امیال نفس عمل می کند و دومی مطابق اراده روح القدس رفتار می کند. اولی کاملا دیدگاه زمینی دارد ولی دومی از دیدگاه آسمانی به مسائل نگاه می کند. انسان نفسانی تحت حاکمیت نفس است در حالی که انسان روحانی تحت حاکمیت روح القدس است.
انسان نفسانی با خدای واقعی مطلقا ارتباطی ندارد و او را نمی شناسد زیرا نمی تواند هم بشناسد منهای اینکه بسیار مذهبی یا ملحد باشد. انسان روحانی فرزند خداوند است و خدا پدر آسمانی اوست. انسان روحانی با خدا رابطه دارد و او را می شناسد چونکه مسیح را می شناسد؛ او کتاب مقدس را با شوق و علاقه مطالعه می کند و معنی آن را درک می کند در حالی که انسان نفسانی ابدا علاقه ای به کتاب مقدس و حقایق آن ندارد.
انسان نفسانی مطلقا در جستجوی خدای واقعی نیست بلکه برعکس از خدای واقعی می گریزد در حالی که انسان روحانی از مسیح پیروی می کند. عاقبت انسان نفسانی مرگ ابدی است ولی عاقبت انسان روحانی حیات ابدی است.
علت اینکه پولس رسول بر تفاوت بارز این دو انسان تاکید می ورزد این است که ایمانداران دقیقا وضعیت و هویت خود را درک کنند و منشا این تفاوت را بشناسند. ایمانداران واقعی دارای طبیعت تازه ای هستند که خلقت روح القدس است و این موضوع فوق العاده مهم است!

17 پس اگر کسی در مسیح باشد، خلقت تازه‌ای است؛ چیزهای کُهنه درگذشت، اینک، همه‌چیز تازه شده است. دوم قرنتیان ۵: ۱۷

انسان روحانی انسانی است که تحت حاکمیت روح القدس یعنی روح حیات بخش خداست و روح انسانی وی به دلیل حضور روح القدس احیا شده است و از مرگ به حیات منتقل شده است. جایی که روح القدس ساکن باشد آنجا حیات و آزادی از اسارت گناه است.

17خداوند، روح است و هر جا روحِ خداوند باشد، آنجا آزادی است. دوم قرنتیان ۳: ۱۷

8کسی که برای نَفْسِ خود می‌کارد، از نَفْس تباهی درو خواهد کرد؛ امّا کسی که برای روح می‌کارد، از روحْ حیات جاویدان خواهد دروید. غلاطیان ۶: ۸

بنابراین بین یک ایماندار واقعی و انسان سقوط کرده تفاوت چشمگیری وجود دارد؛ این تفاوت صرفا تفاوت دیدگاه ها، جهان بینی یا اعتقادات و باورها و حتی کردار و گفتار نیست بلکه تفاوت در سرشت و طبیعت آنها است! اولی انسان روحانی و دومی انسان نفسانی است. انسان نفسانی فقط قادر به درک امور دنیوی و زمینی است ولی انسان روحانی توانایی تشخیص امور آسمانی و الهی را نیز دارد. انسان نفسانی اسیر نفس و امیال آن است ولی دیگری از اسارت و حاکمیت نفس آزاد شده است.
این بدین معنی نیست که انسان روحانی که بر روی کره خاکی زندگی می کند انسان کاملی است و عدالت انسانی اش بی نقص است؛ هرگز، زیرا همانطور که در بالا توضیح دادم وی نفس و انسانیت کهنه خود را همچنان تا پایان زندگی به یدک می کشد و گاهی مطابق امیال نفسش رفتار می کند.
پولس رسول در ادامه می افزاید:

9امّا شما نه در حاکمیتِ نَفْس، بلکه در حاکمیتِ روح قرار دارید، البته اگر روح خدا در شما ساکن باشد. و اگر کسی روحِ مسیح را نداشته باشد، او از آنِ مسیح نیست. 10امّا اگر مسیح در شماست، هرچند بدن شما به علت گناه مرده است، امّا چون پارسا شمرده شده‌اید، روح برای شما حیات است. 11و اگر روح او که عیسی را از مردگان برخیزانید در شما ساکن باشد، او که مسیح را از مردگان برخیزانید، حتی به بدنهای فانی شما نیز حیات خواهد بخشید. او این را به واسطۀ روح خود انجام خواهد داد که در شما ساکن است. 12پس ای برادران، ما مدیونیم، امّا نه به نَفْس، تا بر طبق آن زندگی کنیم. 13زیرا اگر بر طبق نَفْس زندگی کنید، خواهید مرد؛ امّا اگر به واسطۀ روح، اعمال گناه‌آلود بدن را بکُشید، خواهید زیست. 14زیرا آنان که از روح خدا هدایت می‌شوند، پسران خدایند. رومیان ۸: ۹-۱۴

همانطور که در آیه ۹ به وضوح دیده می شود ایمانداران واقعی به دلیل داشتن طبیعت روحانی تحت حاکمیت روح القدس هستند و از اسارت نفس رهایی یافته اند. پولس در اینجا نشان می دهد که روح خدا در ایمانداران واقعی عمل می کند و باعث رشد روحانی و ثمرات روح القدس (محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری، فروتنی و خویشتنداری و …) می شود. تقدس و رشد روحانی در زندگی یک ایماندار یک فرایند تدریجی است که تا آخر عمر ادامه می یابد و مطلقا یک پدیده آنی و ناگهانی نیست و نباید از پیشرفت اندک در زندگی روحانی تان ناامید شوید. اتفاقا زیر سوال بردن وضعیت روحانی مان هر از گاهی بسیار ضروری است!

12پس آن که گمان می‌کند استوار است، به‌هوش باشد که نیفتد! اول قرنتیان ۱۰: ۱۲

5خود را بیازمایید تا ببینید آیا در ایمان هستید یا نه. خود را مَحَک بزنید. دوم قرنتیان ۱۳: ۵

سوال اینجاست که چگونه باید خود را محک بزنیم و امتحان کنیم؟ هدف این است که ببینیم آیا واقعا روح مسیح (روح القدس) در ما ساکن است یا خیر؟ آیا ما مسیحی واقعی هستیم و یا اینکه به دلایل مختلف به یک کلیسایی به عنوان یک انجمن یا … پیوستیم و عضو آن شدیم. پرسش هایی که در زیر آنها را مطرح می کنم می تواند تا حدودی به ما کمک کند تا خود را ارزیابی کنیم. توجه کنید که این صرفا جنبه شخصی دارد و هر کس فقط باید خودش را ارزیابی کند و نه شخص دیگری را!
۱-آیا به خداوند محبت می ورزیم و عاشق و شیفته شخصیت مسیح هستیم؟
۲-آیا تحت حاکمیت «انسان باطنی» هستیم و سکان زندگی مان در دست روح القدس است یا اینکه در همه اوقات تحت حاکمیت انسان نفسانی هستیم و همیشه به دنبال برآوردن امیال نفسیم؟
۳-آیا کفاره مسیح (مرگ و قیام مسیح) مرکز ثقل زندگی و محور ایمانمان را تشکیل می دهد؟
۴-تا چه حد به فقر و ورشکستگی روحانی خود واقفیم؟ آیا هر روز خدا را به خاطر فیض عظیمش برای هدیه نجات و حیات جاودانی شکر می کنیم و می ستاییم؟
۵-تا چه اندازه به دنبال شناخت «حقیقت» هستیم؟
۶-روزانه چه مدت از وقتمان را به مطالعه کتاب مقدس و تعمق در حقایق آن اختصاص می دهیم؟
۷-روزانه چه مدت از وقتمان را به دعا، پرستش و ستایش خدا اختصاص می دهیم؟ دعا و پرستش نشانه داشتن رابطه زنده با خدای قدوس است. آیا خدا به دعاهای ما پاسخ می دهد؟
۸- هنگامی که گناه می کنیم تا چه اندازه ناراحت و پریشان می شویم؟ آیا به این نکته واقف هستیم که مسیح برای آن گناه خاصی که مرتکب شدیم جریمه سنگینی بر روی صلیب پرداخت کرده است؟ آیا بلافاصله توبه می کنیم و بخاطر اینکه خداوند آن گناه خاص را بواسطه کفاره مسیح می بخشد از او تشکر می کنیم؟
۹-آیا ثمرات روح القدس یعنی محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری، فروتنی و خویشتنداری و … در زندگی مان دیده می شود؟ دیگران در مورد رفتار و کردار ما چه نظری دارند؟
۱۰- آیا در پیشبرد ملکوت خداوند در این دنیا و بشارت انجیل کوشا هستیم و حاضریم وقت، ثروت و انرژی خود را در این مسیر صرف کنیم؟
می توان موارد دیگری هم به سوالات فوق اضافه کرد ولی همین ده مورد راهنمای بسیار خوبی برای ارزیابی وضعیت روحانی ما هستند.
پولس در آیه ۱۰ و ۱۱ اینچنین ادامه می دهد:

۱۰امّا اگر مسیح در شماست، هرچند بدن شما به علت گناه مرده است، امّا چون پارسا شمرده شده‌اید، روح برای شما حیات است. 11و اگر روح او که عیسی را از مردگان برخیزانید در شما ساکن باشد، او که مسیح را از مردگان برخیزانید، حتی به بدنهای فانی شما نیز حیات خواهد بخشید. او این را به واسطۀ روح خود انجام خواهد داد که در شما ساکن است. رومیان ۸: ۱۰و۱۱

در اینجا پولس مجددا حقیقت وجود نفس (بدن، جسد موت، انسان نفسانی و …) که به دلیل گناه محکوم به مرگ، فانی و فساد پذیر است در مقابل طبیعت تازه که از روح القدس، ابدی و فسادناپذیر است را تاکید می کند. وی همچنین به این حقیقت اشاره می کند که در آینده و در زمانی مشخص از تقویم الهی، روح ایمانداران واقعی به مسیح ملبس به بدنی پر جلال و مادی خواهد شد که آن نیز فساد ناپذیر خواهد بود و برای زندگی در زمین و آسمان جدید در آینده مناسب خواهد بود. این پدیده نیز همچون خلقت طبیعت روحانی، عمل معجزه آسا و قدرتمند روح القدس در زندگی ایمانداران خواهد بود. آن بدن جلال یافته شبیه بدن مسیح بعد از رستاخیز از مردگان خواهد بود.
بنابراین با توجه به این حقایق عظیم، پولس می افزاید:

۱۲پس ای برادران، ما مدیونیم، امّا نه به نَفْس، تا بر طبق آن زندگی کنیم. 13زیرا اگر بر طبق نَفْس زندگی کنید، خواهید مرد؛ امّا اگر به واسطۀ روح، اعمال گناه‌آلود بدن را بکُشید، خواهید زیست. 14زیرا آنان که از روح خدا هدایت می‌شوند، پسران خدایند. رومیان ۸: ۱۲-۱۴

توجه کنید که پولس تاکید می کند که ایمانداران واقعی کسانی هستند که تحت حاکمیت روح القدس می باشند. اگر کسی دائما تحت حاکمیت نفس باشد یعنی روح خدا در وی ساکن نیست و طبعا سرانجام وی مرگ ابدی است. توجه به این نکته بسیار مهم است که منظور پولس در آیه ۱۳ این نیست که اگر یک ایماندار واقعی کنترل زندگی اش را به نفس خود بسپارد به مرگ ابدی خواهد انجامید هرگز! بلکه منظور این است که اگر فردی مطابق انسان نفسانی زندگی کند و امیال نفس را بجا آورد نشان می دهد که ابدا ایماندار واقعی نیست و روح القدس در وی ساکن نیست و بنابراین وارث حیات خدا نخواهد شد. در آخر پولس کاملا روشن می سازد که ایمانداران واقعی یعنی پسران خدا یا فرزندان خدا کسانی هستند که تحت هدایت یا به عبارتی تحت کنترل روح القدس می باشند. روح خدا مانند بادی که یک کشتی بادبانی را در جهتی خاص به حرکت در می آورد یک ایماندار را هدایت و کنترل می کند.

15چرا که شما روح بندگی را نیافته‌اید تا باز ترسان باشید، بلکه روح پسرخواندگی را یافته‌اید که به واسطۀ آن ندا درمی‌دهیم: «اَبّا، پدر.» 16و روحْ خود با روح ما شهادت می‌دهد که ما فرزندان خداییم. 17و اگر فرزندانیم، پس وارثان نیز هستیم، یعنی وارثان خدا و هم‌ارث با مسیح. زیرا اگر در رنجهای مسیح شریک باشیم، در جلال او نیز شریک خواهیم بود. رومیان ۸: ۱۵-۱۷

در آیات فوق پولس رسول به این واقعیت اشاره می کند که حضور روح خدا در ایمانداران نشانه تعلق آنان به خداوند است و بنابراین آنها طبعا فرزندان خدا و وارث ثروت آسمانی و نامتناهی (حیات و خوشبختی) خدا و مسیح خواهند بود و از داوری آینده و ترس از محاکمه در دادگاه الهی به دلیل گناهانشان رستگار خواهند شد زیرا روح بندگی یا غلامی شریعت که آنها را محکوم کند نیافته اند. قبلا اشاره کردیم که روح القدس روح آزادی است؛ برخلاف شریعت که ما را محکوم و اسیر خود می سازد روح القدس با محبت و ملایمت ما را هدایت می کند و به بندر مراد رهنمون می سازد. پولس از این نقطه به بعد (انتهای آیه ۱۷ به بعد) به موضوعی اشاره می کند که دیر یا زود هر ایمانداری را به چالش خواهد کشید و آن تضاد بزرگی است که بین واقعیت های زندگی کنونی در مقابل حقایقی که در آینده به وقوع خواهند پیوست وجود دارد!

۱۷…زیرا اگر در رنجهای مسیح شریک باشیم، در جلال او نیز شریک خواهیم بود.

پولس در حالی از نجات، عدالت و جلال ابدی ایمانداران و پیروزی انسان روحانی و باطنی بر نفس می نویسد که در طول خدمتش کوهی از سختی ها و جفاها از هر سو مقابلش قد علم کرده بود:

4بلکه در هر چیز شایستگی خود را نشان می‌دهیم، آن‌گونه که از خادمان خدا انتظار می‌رود: با بردباریِ بسیار در زحمات، در سختیها، در تنگناها، 5در تازیانه‌ها، در زندانها، در هجوم خشمگین مردم، در کار سخت، در بی‌خوابی، و در گرسنگی؛ 6با پاکی، با معرفت، با صبر، با مهربانی، با روح‌القدس، با محبت بی‌ریا، دوم قرنتیان ۶: ۴-۶

پولس رسول در سراسر خدمتش و در هر شهر و دیاری با جفا ها، سختی ها و تجربه های تلخ بسیاری روبرو شده بود. او به خوبی می دانست که زندگی در دنیایی سقوط کرده که مملو از درد، بیماری، بلایای طبیعی و مرگ است از یک سو و جفاها و تجربیات تلخی که هنگام بشارت انجیل در سرزمین های مختلف با آن روبرو بود گویی با وعده زندگی ابدی و خوشبختی جاودانی در تضاد هستند.
وی در حالی که در رومیان فصل هشتم ما به سوی قله و اوج محبت الهی هدایت می کند ولی در عین حال به ما یادآوری می کند که برای رسیدن به آن قله می بایست از صخره ها و راه های پرپیچ و خم و از کنار دره ها و پرتگاه های ترسناک نیز عبور کنیم. پولس رسول به ما گوشزد می کند که هرگز تراژدی ها و سختی ها نباید باعث یاس و ناامیدی ما شوند زیرا با وجود دره ها و شیب های مخوف و ترسناک دیر یا زود به قله جلال و محبت خدا صعود خواهیم کرد. وی خاطرنشان می کند که الگوی ما خود مسیح است که هر چند در سراسر زندگی اش با رنج ها و آلام بسیار مواجه بود و مرد صاحب غم ها بود ولی در نهایت بعد از رستاخیز از مرگ به جلال آسمانی اش بازگشت. بنابراین پولس می افزاید:

18در نظر من، رنجهای زمان حاضر در قیاس با جلالی که در ما آشکار خواهد شد، هیچ است. 19زیرا خلقت با اشتیاق تمام در انتظار ظهور پسران خداست. 20زیرا خلقت تسلیم بطالت شد، نه به خواست خود، بلکه به ارادۀ او که آن را تسلیم کرد، با این امید که 21خودِ خلقت نیز از بندگی فساد رهایی خواهد یافت و در آزادی پرجلال فرزندان خدا سهیم خواهد شد.
22ما می‌دانیم که تمام خلقت تا هم‌اکنون از دردی همچون درد زایمان می‌نالد. 23و نه تنها خلقت، بلکه خود ما نیز که از نوبر روح برخورداریم، در درون خویش ناله برمی‌آوریم، در همان حال که مشتاقانه در انتظار پسرخواندگی، یعنی رهایی بدنهای خویش هستیم. 24زیرا با همین امید نجات یافتیم. امّا امیدی که به دست آمد، دیگر امید نیست. چگونه کسی می‌تواند به امید چیزی باشد که آن را یافته است؟ 25امّا اگر به چیزی امیدواریم که هنوز ندیده‌ایم، بردبارانه انتظارش را می‌کشیم. رومیان ۸: ۱۸-۲۵

پولس در آیات فوق به ما یادآوری می کند که با ایمان به مسیح و کسب نجات و آزادی از اسارت گناه نباید توقع فرش قرمز ابریشمی زیر پایمان باشیم و یک زندگی بدون درد و رنج و حزن!

۲۳و نه تنها خلقت، بلکه خود ما نیز که از نوبر روح برخورداریم، در درون خویش ناله برمی‌آوریم، در همان حال که مشتاقانه در انتظار پسرخواندگی، یعنی رهایی بدنهای خویش هستیم. رومیان ۸: ۲۳

33اینها را به شما گفتم تا در من آرامش داشته باشید. در دنیا برای شما زحمت خواهد بود؛ امّا دلْ قوی دارید، زیرا من بر دنیا غالب آمده‌ام.» انجیل یوحنا ۱۶: ۳۳

12براستی، همۀ کسانی که بخواهند در مسیحْ عیسی با دینداری زیست کنند، آزار خواهند دید؛ دوم تیموتائوس ۳: ۱۲

همه خلقت خدا به دلیل سقوط انسان در لعنت گناه، فساد و هرج و مرج و مرگ گرفتار آمده اند. همانطور که یک زن زائو با نزدیک شدن به لحظه تولد نوزاد دردش نیز افزون تر می شود ولی به محض تولد نوزاد شادی عظیمی وجودش را فرا می گیرد؛ خلقت نیز به محض انجام وعده های الهی و فرا رسیدن لحظه مقرر مطابق تقویم الهی از اسارت فساد و مرگ و تباهی رها خواهد شد و زمین جدید و آسمان جدید با شکوه و جلالی بی نظیر مسکن انسان هایی با بدن های جلال یافته خواهد بود و دیگر خبری از آه و ناله نخواهد بود. مرگ و جدایی جای خود را به حیات و خوشبختی و وصال ابدی خواهد داد. اکثر انسان ها چنان در باتلاق این دنیا غوطه ور شده اند که حتی تصور این موضوع نیز برای آنان امکان پذیر نیست حتی برای ایمانداران به مسیح نیز که بیش از اندازه درگیر مسائل روزمره این دنیا هستند نیز گاهی هضم این حقیقت مشکل است. برای همین ما باید همیشه مشعل این امید زنده را در قلبمان شعله ور نگه داریم و در حالی که پایمان بر زمین است باید نگاهمان به آسمان باشد.

۲۴ زیرا با همین امید نجات یافتیم. امّا امیدی که به دست آمد، دیگر امید نیست. چگونه کسی می‌تواند به امید چیزی باشد که آن را یافته است؟ 25امّا اگر به چیزی امیدواریم که هنوز ندیده‌ایم، بردبارانه انتظارش را می‌کشیم. رومیان ۸: ۲۴و۲۵

۳متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح که از رحمت عظیم خود، ما را به واسطۀ رستاخیز عیسی مسیح از مردگان، تولّدی تازه بخشید، برای امیدی زنده ۴و میراثی فسادناپذیر و بی‌آلایش و ناپژمردنی که برای شما در آسمان نگاه داشته شده است؛ ۵و شما نیز به قدرت خدا و به واسطۀ ایمان، محفوظ هستید برای نجاتی که از هم‌اکنون آماده شده است تا در زمان آخر به ظهور رسد؛ اول پطرس ۱: ۳و۴

پولس رسول بعد از اشاره به وجود دره ها ، پرتگاه های مرگبار و سختی راه در مسیر صعود مجددا توجه مان را به سوی بالا جایی که قله محبت و جلال خدا واقع شده است جلب می کند:

28می‌دانیم در حق آنان که خدا را دوست می‌دارند و بر طبق ارادۀ او فرا خوانده شده‌اند، همۀ چیزها با هم برای خیریت در کار است. 29زیرا آنان را که از پیش شناخت، ایشان را همچنین از پیش معین فرمود تا به شکل پسرش درآیند، تا او فرزند ارشد از برادران بسیار باشد. 30و آنان را که از پیش معین فرمود، همچنین فرا خواند؛ و آنان را که فرا خواند، همچنین پارسا شمرد؛ و آنان را که پارسا شمرد، همچنین جلال بخشید. رومیان ۸: ۲۸-۳۰

حاکمیت مطلق خدا بر جهان هستی بزرگترین تسلی ایمانداران واقعی به مسیح است زیرا هیچ امری در این جهان هستی خارج از نقشه ها و برنامه های خدا اتفاق نمی افتد!
هر واقعه ای در این جهان هستی از حرکت یک ذره بنیادی گرفته تا افتادن یک برگ درخت در جنگلی دور افتاده مطابق تقدیر الهی است. به همین دلیل پولس برای تسلی ایمانداران می نویسد:

۲۸می‌دانیم در حق آنان که خدا را دوست می‌دارند و بر طبق ارادۀ او فرا خوانده شده‌اند، همۀ چیزها با هم برای خیریت در کار است. رومیان ۸: ۲۸

خدا به طرز شگفت انگیزی در زندگی هر ایمانداری بر روی کره خاکی عمل می کند تا او را در نهایت به جلال برساند. در اینکه حتی شیطان و فرشتگان شریر نیز در این برنامه خدا نقش بازی می کنند هیچ شکی نیست. بسیاری از اوقات وقایع زندگی یک ایماندار مانند رشته های نخ در هم پیچیده و بدون طرح پشت فرش دستباف ایرانی است که ظاهرا بی هدف و بی معنای هستند ولی وقتی که آن را بر می گردانید و نقش های روی آن را نگاه می کنید به زیبایی بی نظیر آنها پی می برید. پولس خطاب به ایمانداران ساکن قرنتس می گوید:

23آیا خادم مسیح‌اند؟ چون دیوانگان سخن می‌گویم - من بیشتر هستم! از همه سخت‌تر کار کرده‌ام، به دفعاتِ بیشتر به زندان افتاده‌ام، بیش از همه تازیانه خورده‌ام، بارها و بارها با خطر مرگ روبه‌رو شده‌ام. 24پنج بار از یهودیان، سی و نه ضربه شلاق خوردم. 25سه بار چوبم زدند، یک بار سنگسار شدم، سه بار کشتی سفرم غرق شد، یک شبانه‌روز را در دریا سپری کردم. 26همواره در سفر بوده‌ام و خطر از هر سو تهدیدم کرده است: خطرِ گذر از رودخانه‌ها، خطرِ راهزنان؛ خطر از سوی قوم خود، خطر از سوی اجنبیان؛ خطر در شهر، خطر در بیابان، خطر در دریا؛ خطر از سوی برادران دروغین. 27سخت کار کرده و محنت کشیده‌ام، بارها بی‌خوابی بر خود هموار کرده‌ام؛ گرسنگی و تشنگی را تحمل کرده‌ام، بارها بی‌غذا مانده‌ام و سرما و عریانی به خود دیده‌ام. 28افزون بر همۀ اینها، بارِ نگرانی برای همۀ کلیساهاست که هر روزه بر دوشم سنگینی می‌کند. 29کیست که ضعیف شود و من ضعیف نشوم؟ کیست که بلغزد و من نسوزم؟ 30اگر می‌باید فخر کنم، به چیزهایی فخر خواهم کرد که ضعف مرا نشان می‌دهد. دوم قرنتیان ۱۱: ۲۳-۳۰

تراژدی های زندگی ما نیز اکثرا قابل هضم و درک نیستند ولی در نهایت به جلال ابدی مان منجر خواهند شد. حتی اگر در اقیانوس طوفانی وپرتلاطم زندگی شکسته کشتی شویم مطمئن باشید که به بندر مراد خواهیم رسید. ایمانداران واقعی در هر وضعیتی نیز باشند در دستان خدای قادر مطلق جای دارند و سرنوشت آنها پیش از بنیاد عالم رقم خورده است. آیا تسلی بزرگتر از این وجود دارد؟ اگر خودتان را برای زندگی در زمین و آسمان جدید آماده کرده اید بدون شک یادآوری این حقیقت در سختی های زندگی باعث تسلی شما خواهد شد ولی اگر بیشتر به این کره خاکی چشم بدوزیم و وقت و توان و ثروتمان صرف امور دنیوی شود قطعا هنگام گذر از طوفان های زندگی متزلزل خواهیم شد.
اما اجازه دهید یک بار دیگر به آیات ۲۹ و ۳۰ دقیق تر نگاه کنیم:

29زیرا آنان را که از پیش شناخت، ایشان را همچنین از پیش معین فرمود تا به شکل پسرش درآیند، تا او فرزند ارشد از برادران بسیار باشد. 30و آنان را که از پیش معین فرمود، همچنین فرا خواند؛ و آنان را که فرا خواند، همچنین پارسا شمرد؛ و آنان را که پارسا شمرد، همچنین جلال بخشید. رومیان ۸: ۲۹و۳۰

دقت کنید در این آیات حاکمیت مطلق خدا همچون ستاره ای در آسمان تاریک می درخشد. همه چیز پیش از بنیاد عالم تعیین شده است و در طول تاریخ ثانیه به ثانیه و میلیمتر به میلیمتر نقشه های از پیش تعیین شده خدا به انجام می رسند تا اینکه در نهایت برگزیدگان وی به جلال ابدی نائل گردند و خوشبختی خدا را تا ابد تجربه کنند. در آیه ۲۹ منظور از عبارت «از پیش شناخته» یعنی خدا تصمیم گرفته است با آنان رابطه تنگاتنگ داشته باشد و نتیجه داشتن رابطه با خدا مشخص است یعنی غرق شدن در اقیانوس حیات، محبت و فیض خدا!
مسیح در انجیل یوحنا فصل ۱۷ می گوید:

3و این است حیات جاویدان، که تو را، تنها خدای حقیقی، و عیسی مسیح را که فرستاده‌ای، بشناسند.

در آیه فوق نیز منظور مسیح از «شناخت»، «داشتن رابطه» است. در زبان عبری گاهی داشتن رابطه تنگاتنگ مثلا رابطه زناشویی با کلمه «شناخت» بیان می شد.
اما خدا کسانی را که برگزیده است تا با آنان رابطه داشته باشد و آنان را در حیات خود سهیم گرداند همچنین اراده کرده است تا آنان را به شکل پسرش متبدل سازد و جلال بخشد. حقیقتی که در ذهن محدودمان نمی گنجد. خدای پدر ایمانداران واقعی را به عنوان فرزندانش در خانواده آسمانی پذیرفته است و بدین ترتیب هم ارث با مسیح شده ایم و به ثروت بیکران پدر آسمانی دسترسی داریم!

دقت کنید که در هیچ کدام از مراحل فوق اراده انسان دخیل نیست و حاکمیت مطلق خدا و تقدیر ازلی اوست که اراده اش را جامه عمل می پوشاند:

4زیرا پیش از آفرینش جهان، ما را در وی برگزید تا در حضورش مقدّس و بی‌عیب باشیم. و در محبت، 5بنا بر قصد نیکوی ارادۀ خود، ما را از پیش تعیین کرد تا به واسطۀ عیسی مسیح از مقام پسرخواندگی او برخوردار شویم؛ 6تا بدین وسیله فیض پرجلال او ستوده شود، فیضی که در آن محبوب به‌رایگان به ما بخشیده شده است. افسسیان ۱: ۴-۶

و همچنین دقت کنید که در رومیان ۸ آیه ۳۰ تمام افعال در زمان ماضی و گذشته ساده است یعنی از نظر خدا آنچه که تقدیر شده است مثل این است که بالفعل اتفاق افتاده باشد!

۳۰و آنان را که از پیش معین فرمود، همچنین فرا خواند؛ و آنان را که فرا خواند، همچنین پارسا شمرد؛ و آنان را که پارسا شمرد، همچنین جلال بخشید. رومیان ۸: ۳۰

اولین نتیجه چنین تعلیمی این است که حس شکرگزاری و فروتنی را در ما بر می انگیزد.
توجه کنید که قبلا پولس رسول در رومیان فصل ۳ به این مهم اشاره می کند که همه انسان ها بدون استثنا گناه کرده اند و از جلال خدا قاصرند:

23زیرا همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا کوتاه می‌آیند. رومیان ۳: ۲۳

ولی خدا به دلیل فیض و محبت عظیمش و از طریق عدالت و کفاره مسیح، ایمانداران را وارث خوشبختی، حیات و بالاخره جلال ابدی اش می گرداند.
اندک اندک که در مسیر صعود به قله پر شکوه محبت خدا نزدیک می شویم؛ پولس رسول از دور زیبایی و جلال آن را به ما نشان می دهد:

31در برابر همۀ اینها چه می‌توانیم گفت؟ اگر خدا با ماست، کیست که بتواند بر ضد ما باشد؟ 32او که پسر خود را دریغ نداشت، بلکه او را در راه همۀ ما فدا ساخت، آیا همراه با او همه چیز را به ما نخواهد بخشید؟ 33کیست که برگزیدگان خدا را متهم کند؟ خداست که آنها را پارسا می‌شمارد! 34کیست که محکومشان کند؟ مسیحْ عیسی که مرد، بلکه برخیزانیده نیز شد و به دست راست خداست، اوست که برای ما شفاعت می‌کند! رومیان ۸: ۳۱-۳۴

پولس رسول در آیات فوق بر این حقیقت تاکید می کند که کار نجات ایمانداران واقعی و برگزیدگان خدا رقم خورده است و دیگر هیچ امری در این جهان هستی نمی تواند نجات و زندگی ابدی آنان را به خطر بیندازد یا مانع آن شود؛چرا؟ زیرا زمانی ممکن است چنین امری اتفاق بیفتد که موجودی برتر از خدا، اراده اش را بر اراده خدا تحمیل کند! بنابراین وقوع آن غیر ممکن است. مسیح در این رابطه به یهودیان می گوید:

27گوسفندان من به صدای من گوش فرا می‌دهند؛ من آنها را می‌شناسم و آنها از پی من می‌آیند. 28من به آنها حیات جاویدان می‌بخشم، و به‌یقین هرگز هلاک نخواهند شد. کسی آنها را از دست من نخواهد ربود. 29پدر من که آنها را به من بخشیده از همه بزرگتر است، و هیچ‌کس نمی‌تواند آنها را از دست پدر من برُباید. 30من و پدر یکی هستیم. انجیل یوحنا ۱۰: ۲۷-۳۰

اما قضیه در اینجا به پایان نمی رسد؛ برای اینکه ایمانداران در شناخت این حقیقت به یقین برسند پولس رسول در ادامه می افزاید:

۳۵ کیست که ما را از محبت مسیح جدا سازد؟ سختی یا فشار یا آزار یا قحطی یا عریانی یا خطر یا شمشیر؟ ۳۶چنانکه نوشته شده است: «ما همۀ روز، به‌خاطر تو به کام مرگ می‌رویم و همچون گوسفندان کُشتاری شمرده می‌شویم.»
۳۷به‌عکس، در همۀ این امور ما برتر از پیروزمندانیم، به واسطۀ او که ما را محبت کرد. ۳۸زیرا یقین دارم که نه مرگ و نه زندگی، نه فرشتگان و نه ریاستها، نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده، نه هیچ قدرتی، ۳۹و نه بلندی و نه پستی، و نه هیچ چیز دیگر در تمامی خلقت، قادر نخواهد بود ما را از محبت خدا که در خداوند ما مسیحْ عیسی است، جدا سازد. رومیان ۸: ۳۵-۳۹

پولس رسول تاکید می کند که در جهان هستی هیچ امری قادر نیست که حتی یک اپسیلون یا یک ذره از محبت ازلی و ابدی مسیح نسبت به مومنین را بکاهد.

آیا عظمت قله باشکوه محبت مسیح از پس ابرهای این دنیای فانی برایتان قابل رویت است؟

24بر او که قادر است شما را از لغزش محفوظ نگاه دارد و در حضور پرجلال خویش بی‌عیب و آکنده از شادی عظیم حاضر سازد، 25بر آن خدای یکتا و نجات‌دهندۀ ما، به واسطۀ عیسی مسیح، خداوند ما، از ازل، حال، و تا ابد، جلال و شکوه و توانایی و قدرت باد! آمین. رساله یهودا ۱: ۲۴و۲۵

فیض عیسی مسیح خداوند با شما باشد و بماند. آمین

رومیان فصل ۸

زندگی به واسطۀ روح

1پس اکنون برای آنان که در مسیحْ عیسی هستند، دیگر هیچ محکومیتی نیست، 2زیرا در مسیحْ عیسی، قانونِ روحِ حیاتْ مرا از قانون گناه و مرگ آزاد کرد؛ 3چون آنچه شریعت قادر به انجامش نبود، از آن رو که به سبب انسان نفسانیْ ناتوان بود، خدا به انجام رسانید. او پسر خود را به شباهت انسان گناهکار فرستاد تا ’قربانی گناه‘ باشد، و بدین‌سان در پیکری بشری، حکم محکومیتِ گناه را اجرا کرد 4تا آنچه شریعت مطالبه می‌کند، در ما تحقق یابد، در ما که نه بر طبق نَفْس بلکه بر طبق روح رفتار می‌کنیم. 5آنان که نفسانی هستند، به آنچه از نَفْس است می‌اندیشند، امّا آنان که روحانی‌اند، به آنچه از روح است. 6طرز فکر انسانِ نفسانی، مرگ است، امّا طرز فکری که در حاکمیتِ روح قرار دارد، حیات و سلامتی است. 7زیرا طرز فکر انسانِ نفسانی با خدا دشمنی می‌ورزد، چرا که از شریعت خدا فرمان نمی‌برد و نمی‌تواند هم ببرد، 8و کسانی که در حاکمیتِ نَفْس هستند، نمی‌توانند خدا را خشنود سازند.
9امّا شما نه در حاکمیتِ نَفْس، بلکه در حاکمیتِ روح قرار دارید، البته اگر روح خدا در شما ساکن باشد. و اگر کسی روحِ مسیح را نداشته باشد، او از آنِ مسیح نیست. 10امّا اگر مسیح در شماست، هرچند بدن شما به علت گناه مرده است، امّا چون پارسا شمرده شده‌اید، روح برای شما حیات است. 11و اگر روح او که عیسی را از مردگان برخیزانید در شما ساکن باشد، او که مسیح را از مردگان برخیزانید، حتی به بدنهای فانی شما نیز حیات خواهد بخشید. او این را به واسطۀ روح خود انجام خواهد داد که در شما ساکن است.
12پس ای برادران، ما مدیونیم، امّا نه به نَفْس، تا بر طبق آن زندگی کنیم. 13زیرا اگر بر طبق نَفْس زندگی کنید، خواهید مرد؛ امّا اگر به واسطۀ روح، اعمال گناه‌آلود بدن را بکُشید، خواهید زیست. 14زیرا آنان که از روح خدا هدایت می‌شوند، پسران خدایند. 15چرا که شما روح بندگی را نیافته‌اید تا باز ترسان باشید، بلکه روح پسرخواندگی را یافته‌اید که به واسطۀ آن ندا درمی‌دهیم: «اَبّا، پدر.» 16و روحْ خود با روح ما شهادت می‌دهد که ما فرزندان خداییم. 17و اگر فرزندانیم، پس وارثان نیز هستیم، یعنی وارثان خدا و هم‌ارث با مسیح. زیرا اگر در رنجهای مسیح شریک باشیم، در جلال او نیز شریک خواهیم بود.

جلال آینده

18در نظر من، رنجهای زمان حاضر در قیاس با جلالی که در ما آشکار خواهد شد، هیچ است. 19زیرا خلقت با اشتیاق تمام در انتظار ظهور پسران خداست. 20زیرا خلقت تسلیم بطالت شد، نه به خواست خود، بلکه به ارادۀ او که آن را تسلیم کرد، با این امید که 21خودِ خلقت نیز از بندگی فساد رهایی خواهد یافت و در آزادی پرجلال فرزندان خدا سهیم خواهد شد.
22ما می‌دانیم که تمام خلقت تا هم‌اکنون از دردی همچون درد زایمان می‌نالد. 23و نه تنها خلقت، بلکه خود ما نیز که از نوبر روح برخورداریم، در درون خویش ناله برمی‌آوریم، در همان حال که مشتاقانه در انتظار پسرخواندگی، یعنی رهایی بدنهای خویش هستیم. 24زیرا با همین امید نجات یافتیم. امّا امیدی که به دست آمد، دیگر امید نیست. چگونه کسی می‌تواند به امید چیزی باشد که آن را یافته است؟ 25امّا اگر به چیزی امیدواریم که هنوز ندیده‌ایم، بردبارانه انتظارش را می‌کشیم.
26و روح نیز در ضعف ما به یاری‌مان می‌آید، زیرا نمی‌دانیم چگونه باید دعا کنیم. امّا روح با ناله‌هایی بیان‌ناشدنی، برای ما شفاعت می‌کند. 27و او که کاوشگر دلهاست، فکر روح را می‌داند، زیرا روح مطابق با ارادۀ خدا برای مقدسین شفاعت می‌کند.

پیروزی در مسیح

28می‌دانیم در حق آنان که خدا را دوست می‌دارند و بر طبق ارادۀ او فرا خوانده شده‌اند، همۀ چیزها با هم برای خیریت در کار است. 29زیرا آنان را که از پیش شناخت، ایشان را همچنین از پیش معین فرمود تا به شکل پسرش درآیند، تا او فرزند ارشد از برادران بسیار باشد. 30و آنان را که از پیش معین فرمود، همچنین فرا خواند؛ و آنان را که فرا خواند، همچنین پارسا شمرد؛ و آنان را که پارسا شمرد، همچنین جلال بخشید.
31در برابر همۀ اینها چه می‌توانیم گفت؟ اگر خدا با ماست، کیست که بتواند بر ضد ما باشد؟ 32او که پسر خود را دریغ نداشت، بلکه او را در راه همۀ ما فدا ساخت، آیا همراه با او همه چیز را به ما نخواهد بخشید؟ 33کیست که برگزیدگان خدا را متهم کند؟ خداست که آنها را پارسا می‌شمارد! 34کیست که محکومشان کند؟ مسیحْ عیسی که مرد، بلکه برخیزانیده نیز شد و به دست راست خداست، اوست که برای ما شفاعت می‌کند! 35کیست که ما را از محبت مسیح جدا سازد؟ سختی یا فشار یا آزار یا قحطی یا عریانی یا خطر یا شمشیر؟ 36چنانکه نوشته شده است:
«ما همۀ روز، به‌خاطر تو به کام مرگ می‌رویم و همچون گوسفندان کُشتاری شمرده می‌شویم.»
37به‌عکس، در همۀ این امور ما برتر از پیروزمندانیم، به واسطۀ او که ما را محبت کرد. 38زیرا یقین دارم که نه مرگ و نه زندگی، نه فرشتگان و نه ریاستها، نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده، نه هیچ قدرتی، 39و نه بلندی و نه پستی، و نه هیچ چیز دیگر در تمامی خلقت، قادر نخواهد بود ما را از محبت خدا که در خداوند ما مسیحْ عیسی است، جدا سازد.

راهنمایی           پنجره را ببندید X

با کلیک روی شماره آیات، تفسیر آنها را انتهای متن مطالعه کنید و با کلیک مجدد روی شماره آیات در بخش تفسیر به مکان اول در متن کتاب مقدس برگردید. برخی از آیات به دلیل وضوح معنایی تفسیر نشده اند و با کلیک روی شماره آنها اتفاقی نمی افتد.
همچنین با کلیک روی کلمات آبی رنگ و نگاه داشتن ماوس روی آنها در متن کتاب مقدس اطلاعات بیشتری در مورد آن کلمه در پنجره ای دیگر ظاهر می شود که با حرکت ماوس از روی کلمه آبی رنگ، آن پنجره بسته می شود.