اناجیل واعمال رسولان رسالات پولس رسول رساله عبرانیان رساله یعقوب رسالات پطرس رسول رسالات یوحنا رسول رساله یهودا کتاب مکاشفه
انجیل متی رومیان افسسسیان دوم تسالونیکیان عبرانیان یعقوب اول پطرس اول یوحنا یهودا مکاشفه
انجیل مرقس اول قرنتیان فیلیپیان اول تیموتاوس دوم پطرس دوم یوحنا
انجیل لوقا دوم قرنتیان کولسیان دوم تیموتاوس سوم یوحنا
انجیل یوحنا غلاطیان اول تسالونیکیان تیطس
اعمال رسولان فلیمون
فهرست کلام خدا: عهد جدید X   پنجره را ببندید




کتاب مقدس برای تمام فصول (۲۴)

بخش «کتاب مقدس برای تمام فصول» شامل بررسی ۵۲ فصل کلیدی کتاب مقدس است. با مطالعه یک فصل در هفته، شما در طول یک سال (۵۲ هفته) شناخت عمیق تری از حقایق و تعالیم اساسی کلام خدا حاصل می کنید و تصویری جامع از کل کتاب مقدس در ذهنتان شکل می گیرد. ( همه آیات از ترجمه فارسی هزاره نو و گاهی از ترجمه قدیم فارسی کتاب مقدس برگزیده شده اند.)
برای درک بهتر می توانید ابتدا فصل مورد بحث را در بخش انتهایی این صفحه بخوانید؛ سپس بررسی آن را در ابتدای همین صفحه دنبال کنید.

بررسی رساله رومیان فصل ۵

با سلام خدمت شما عزیزان فصل دیگری از مجموعه ۵۲ فصل کلیدی کتاب مقدس را در اینجا بررسی می کنم. برای این منظور فصل پنجم رساله پولس رسول به رومیان را برگزیده ام که گنجینه ای از جواهرات ارزشمند روحانی است. اگر کتاب مقدس را به رشته کوه هیمالیا تشبیه کنیم رساله رومیان بدون شک قله اورست آن است!
پولس رسول در این رساله تعالیم اساسی مسیحیت را با دقت، وضوح و الهام روح القدس برای مخاطبان اولیه یعنی ایمانداران ساکن شهر روم (پایتخت امپراتوری روم) به رشته تحریر درآورده است که مطالعه آن برای تک تک ایمانداران ضروری است. پولس رسول این رساله را حول و حوش ۵۶ میلادی از شهر بندری کِنْخِریه در قُرِنْتُس (واقع در یونان) برای ایمانداران روم می نویسد و توسط فیبی یکی از خادمین کلیسای قُرِنْتُس برای آنان ارسال می کند.
رساله رومیان از نظر سبک نگارش «رساله ای» در ادبیات باستان بی نظیر است. موضوع اصلی و محوری این رساله «عادل شمردگی» یا «پارسا شمردگی» انسان گناهکار از طریق ایمان به مسیح و کفاره او است که در هر صفحه آن مشهود است.عادل شمردگی به این معنا است که عدالت کامل و مطلق مسیح به حساب ایماندار گذاشته می شود (ردای عدالت مسیح گناهکار را کاملا می پوشاند) و در عوض مجازات گناهش را مسیح بر روی صلیب بر دوش می گیرد.
پولس در ابتدای فصل اول دقیقا این حقیقت برجسته را این چنین توصیف می کند:

16زیرا از انجیل سرافکنده نیستم، چرا که قدرت خداست برای نجات هر کس که ایمان آوَرَد، نخست یهود و سپس یونانی. 17زیرا در انجیل، آن پارسایی که از خداست به ظهور می‌رسد، که از آغاز تا به انجام بر پایۀ ایمان است. چنانکه نوشته شده است: «پارسا به ایمان زیست خواهد کرد.»رومیان ۱: ۱۶و۱۷

پولس رسول سپس با دقت تمام و با ارائه استدلال و برهانی بسیار منطقی این حقیقت را تثبیت می کند که همه بی دینان (کسانی که بدون شریعت هستند) و نیز همه دینداران دنیا (کسانی که از شریعتی پیروی می کنند) بدون استثنا به دلیل زیر پا نهادن ارزش های اخلاقی مطلق و ابدی خدا، گناهکار و از حیات و خوشبختی خدا قاصرند:

12همۀ کسانی که بدون شریعت گناه می‌کنند، بدون شریعت نیز هلاک خواهند شد؛ و همۀ کسانی که زیر شریعت مرتکب گناه می‌شوند، بنا ‌بر موازین شریعت داوری خواهند شد. رومیان ۱: ۱۲

۲۲…در این باره هیچ تفاوتی نیست. ۲۳زیرا همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا کوتاه می‌آیند. رومیان ۳: ۲۲و۲۳

منظور از جلال خدا، تجلی ویژگی ها و صفات الهی است به صورتی که برای مخلوقاتش قابل درک، رویت و ملوس باشد و از این ویژگی ها و کمالات خدا بهره مند شوند. مثلا جهان مادی با تمام شگفتی و زیبایی اش به نوعی تجلی قدرت، زیبایی، حکمت، نیکویی، محبت… خدا است که انسان ها از آن بهره مند هستند و بنابراین جلال خدا را در حیطه مادی به نمایش می گذارد:

1آسمان جلال خدا را بیان می‌کند، و فَلَک از عمل دستهایش سخن می‌گوید. مزمور ۱۹: ۱

19زیرا آنچه از خدا می‌توان شناخت بر آنان آشکار است، چون خدا آن را بر ایشان آشکار ساخته است. 20زیرا از آغاز آفرینش جهان، صفات نادیدنیِ خدا، یعنی قدرتِ سرمدی و الوهیت او را می‌توان با ادراک از امور جهانِ مخلوق، به‌روشنی دید. رومیان ۱: ۱۹و۲۰

ولی موجودات عالی زمانی حیات و خوشبختی ابدی خدا که جنبه دیگری از تجلی جلال اوست را تجربه خواهند کرد که با خدا رابطه داشته باشند. فراموش نکنید که رابطه انسان سقوط کرده با خدای قدوس مطلق به دلیل «گناه» گسسته شده است و انسان از حیات و خوشبختی ابدی خدا محروم و محکوم به مرگ ابدی است. این در حالی است که انسان ها به طور موقت و برای «زمانی مقرر» از برکات الهی و زندگی در بُعد فیزیکی در این دنیای مادی به واسطه فیض عام خدا برخوردارند و از زندگی بیولوژیکی تمتع می برند. پولس همچنین استدلال می کند که شریعت هرگز انسان ها را به خوشبختی ابدی رهنمون نمی کند بلکه برعکس همچون ذره بینی با بزرگنمایی گناه، مجازات مرگ ابدی انسان های گناهکار را بیش از پیش تثبیت می کند:

19اکنون آگاهیم که آنچه شریعت می‌گوید خطاب به کسانی است که زیر شریعتند تا هر دهانی بسته شود و دنیا به تمامی در پیشگاه خدا محکوم شناخته شود. 20زیرا هیچ بشری با به جا آوردن اعمال شریعت، در نظر خدا پارسا شمرده نمی‌شود، بلکه شریعتْ گناه را به ما می‌شناساند. رومیان ۳: ۱۹و۲۰

پس تکلیف انسان سقوط کرده، گناهکار و محکوم به مرگ ابدی چیست؟ آیا راهی برای خلاصی از این وضعیت هولناک وجود دارد؟ خدای یکتا و قادر مطلق را سپاس باد که برای نجات انسان ها راهی شگفت انگیز و بی نهایت برتر از حکمت انسانی فراهم کرده است!

21امّا اکنون جدا از شریعت، آن پارسایی که از خداست به ظهور رسیده است، چنانکه شریعت و پیامبران بر آن گواهی می‌دهند. 22این پارسایی که از خداست از راه ایمان به عیسی مسیح است و نصیب همۀ کسانی می‌شود که ایمان می‌آورند. در این باره هیچ تفاوتی نیست. 23زیرا همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا کوتاه می‌آیند. 24امّا به فیض او و به واسطۀ آن بهای رهایی که در مسیحْ عیسی است، به‌رایگان پارسا شمرده می‌شوند. 25خدا او را چون کفّارۀ گناهان عرضه داشت، کفّاره‌ای که توسط خون او و از راه ایمان حاصل می‌شود. رومیان ۳: ۲۱- ۲۵

سپس پولس نشان می دهد که حتی ابراهیم نیز که هزاران سال پیش از مسیح می زیست با ایمان به خدای واقعی و کلامش و نه با اعمال شریعت، نزد خدا پارسا شمرده شد و پارسایی (عدالت) کامل خدا را همچون ردایی بر تن کرد:

22به همین سبب، «برای او پارسایی شمرده شد.» 23و این عبارتِ «برای او شمرده شد»، تنها در حق او نوشته نشد 24بلکه در حق ما نیز، تا برای ما نیز شمرده شود، ما که ایمان داریم به او که خداوندمان عیسی را از مردگان برخیزانید. 25او به خاطر گناهان ما تسلیم مرگ گردید و به جهت پارسا شمرده شدنِ ما، از مردگان برخیزانیده شد. رومیان ۴: ۲۲-۲۵

با این استدلال پولس بحث عادل شمردگی یا پارسا شمردگی را تکمیل می کند. پولس رسول این حقیقت پرشکوه را در فصل هشتم نیز تاکید می کند:

1پس اکنون برای آنان که در مسیحْ عیسی هستند، دیگر هیچ محکومیتی نیست، 2زیرا در مسیحْ عیسی، قانونِ روحِ حیاتْ مرا از قانون گناه و مرگ آزاد کرد؛ رومیان ۸: ۱و۲

بدین ترتیب خداوند داور عادل، یک گناهکار را که به مسیح و کفاره اش ایمان می آورد بیگناه می شمارد و او را تبرئه می کند!
در فصل پنجم رساله به رومیان، پولس رسول ابتدا به مزایای متعددی که در نتیجه عادل شمردگی نصیب ایمانداران به مسیح می شود اشاره می کند که در ادامه به آنها می پردازیم.
با این مقدمه اجازه دهید به آیه اول فصل پنجم نگاهی بیندازیم:

1پس چون از راه ایمانْ پارسا شمرده شده‌ایم، به واسطۀ خداوندمان عیسی مسیح از صلح با خدا برخورداریم. رومیان ۵: ۱

اولین پیامد عظیم پارسا شمردگی یا عادل شمردگی از طریق ایمان ( Justification by faith)، برقراری مجدد رابطه ما با خدا است که پولس رسول این رخداد را صلح یا آشتی با خدا (در ترجمه فارسی قدیم کتاب مقدس سلامتی با خدا) (Reconciliation) می نامد. درک این مطلب بسیار مهم و حیاتی است زیرا انسان در وضعیت سقوط کرده دشمن خدا است و رابطه اش با او کاملا گسسته شده است. این دشمنی در نهایت برای انسان بی نهایت گران تمام می شود زیرا از حیات خدا محروم و به مرگ ابدی در جهنم محکوم می شود. پولس در آیه ۱۰ مجددا بر این موضوع تاکید می کند:

10زیرا اگر هنگامی که دشمن بودیم، به واسطۀ مرگ پسرش با خدا آشتی داده شدیم، چقدر بیشتر اکنون که در آشتی هستیم، به وسیلۀ حیات او نجات خواهیم یافت. رومیان ۵: ۱۰

پولس این حقیقت عظیم را به ایمانداران شهر کولِسی نیز یادآوری می کند:

21شما نیز زمانی بیگانه با خدا، و در افکار خویش دشمن او بودید، و این در اعمال شریرانۀ شما پدیدار می‌گشت. 22امّا اکنون مسیح شما را به واسطۀ بدن بشری خود و از طریق مرگ آشتی داده است، تا شما را مقدّس و بی‌عیب و بَری از هر ملامت به حضور خدا بیاورد، کولسیان ۱: ۲۱

صلح با خدا مجددا حیات ابدی الهی را در وجود ایماندار به جریان می اندازد؛ شبیه لامپ خاموشی که به محض اتصال به جریان برق روشن می شود!
به عبارت دیگر خدایی که در نقش یک قاضی و داور عادل آماده صدور مجازات مرگ ابدی برای شما بود به محض برقراری صلح و آشتی، در نقش پدر پر محبت و آسمانی، شما را در آغوش می گیرد و غرق بوسه می کند!
20«پس برخاست و راهی خانۀ پدر شد. امّا هنوز دور بود که پدرش او را دیده، دل بر وی بسوزاند و شتابان به سویش دویده، در آغوشش کشید و غرق بوسه‌اش کرد. 21پسر گفت: ”پدر، به آسمان و به تو گناه کرده‌ام. دیگر شایسته نیستم پسرت خوانده شوم.“ 22امّا پدر به خدمتکارانش گفت: ”بشتابید! بهترین جامه را بیاورید و به او بپوشانید. انگشتری بر انگشتش و کفش به پاهایش کنید. 23گوسالۀ پرواری آورده، سر ببرید تا بخوریم و جشن بگیریم. 24زیرا این پسر من مرده بود، زنده شد؛ گم شده بود، یافت شد!“ پس به جشن و سرور پرداختند. انجیل لوقا ۱۵: ۲۰-۲۴
(بررسی داستان پسر گمشده را می توانید در بخش کتاب مقدس برای تمام فصول هفته ۶ مطالعه کنید.)

متاسفانه بسیاری از مسیحیان در گوشه و کنار دنیا درک دقیقی از این تعلیم اساسی ندارند. همانطور که با کنکاش و تفکر در شگفتی های جهان هستی به عظمت، قدرت، حکمت و زیبایی خداوند بیشتر پی می بریم با شناخت بیشتر حقایق مربوط به رستگاری و نجات انسان نیز بیش از پیش به محبت و فیض بی نهایت خدا نسبت به ما واقف می شویم و وجودمان از شادی، آرامش، اطمینان و ستایش خدا مملو می شود و پرستش ما ژرفای بیشتری می یابد.
صلح با خدا بدین معنی است که جنگ با خدا به پایان رسیده و غضب الهی نسبت به ما کاملا فروکش کرده است؛ ایمانداران واقعی به مسیح تا ابد از خشم خدا نسبت به گناه در امان هستند!

19زیرا خشنودی خدا در این بود که با همۀ کمال خود در او ساکن شود، 20و به واسطۀ او همه چیز را، چه در آسمان و چه بر زمین، با خود آشتی دهد، به وسیلۀ صلحی که با ریخته شدن خون وی بر صلیب پدید آورد. کولسیان ۱: ۱۹و۲۰

بنابراین خشم خدا بر مسیح ریخته شد تا ما از خشم خدا رستگار شویم. به همین دلیل مسیح در پیشگویی عهد عتیق در کتاب اشعیا نبی «سَروَر صلح» خوانده شده است:

6زیرا که برای ما کودکی زاده و پسری به ما بخشیده شد؛ سلطنت بر دوش او خواهد بود و او ’مشاور شگفت‌انگیز‘ و ’خدای قدیر‘ و ’پدر سرمدی‘ و ’سَرور صلح‘ خوانده خواهد شد. اشعیا نبی ۹: ۶

دوست گرامی با ایمان به مسیح و کفاره او پرچم باشکوه و سفید رنگ صلح و دوستی بین خدا و شما تا به ابد به اهتزاز در می آید!
اجازه دهید به آیه دوم بپردازیم و به مزیت دوم عادل شمردگی اشاره کنیم:

2ما توسط او، و از راه ایمان، به فیضی دسترسی یافته‌ایم که اکنون در آن استواریم، … رومیان ۵: ۲

دومین مزیت عادل شمردگی از طریق ایمان به مسیح، دسترسی به فیض بیکران خدا است.
دقت کنید که پولس رسول در آیه ۲ کلمه «دسترسی» را اتفاقی بکار نمی برد؛ این کلمه در اینجا از اهمیت بسیاری برخوردار است و بار معنایی سنگینی دارد. پولس در جاهای دیگری نیز این کلمه را تکرار می کند:

17او آمد و بشارت صلح را به شما که دور بودید و به آنان که نزدیک بودند*، رسانید، 18زیرا به واسطۀ او، هر دو توسط یک روح به حضور پدر دسترسی داریم. افسسیان ۲: ۱۷
{* منظور پولس رسول از «دور» و «نزدیک» بودن، اشاره غیر مستقیم به غیر یهودیان (بی دینان) و یهودیان (دینداران)است.}

12ما در او و به واسطۀ ایمان به او، می‌توانیم آزادانه و با اطمینان به خدا نزدیک شویم*. افسسیان ۳: ۱۲
(*به خدا دسترسی داشته باشیم.)

زمانی که پولس رسول آن سطور را می نوشت «دسترسی به خدا» حتی نزد یهودیان خداپرست و خداترس، موضوعی بسیار تازه و غریب بود!
چگونه انسان گناهکار می تواند به خدایی که بی نهایت متعالی است دسترسی داشته باشد و از فیض او بهره مند گردد؟ چنین امری غیر ممکن به نظر می رسد.
ولی دسترسی به فیض خدا فقط از طریق مسیح میسر می شود؛ پرده ضخیمی که به دلیل گناه بین ما و خدا قرار گرفته بود اینک برداشته شده است:

50عیسی بار دیگر به بانگ بلند فریادی برآورد و روح خود را تسلیم نمود. 51در همان دم، پردۀ معبد از بالا تا پایین دو پاره شد. زمین لرزید و سنگها شکافته گردید. انجیل متی ۲۷: ۵۰

به این ترتیب گنجینه مهربانی و لطف الهی در زندگی کسانی که ابدا شایستگی آن را نداشتند و ندارند سرازیر می گردد. فیض الهی همه گناهانتان (گذشته، حال و آینده) را می بخشد و دَرِ آسمان و ثروت آن را به رویتان می گشاید!

16پس آزادانه به تخت فیض نزدیک شویم تا رحمت بیابیم و فیضی را حاصل کنیم که به هنگام نیاز یاریمان دهد. عبرانیان ۴: ۱۶

فیض بی همتای خدا نه تنها در لحظه نجات یک ایماندار بلکه تا ابد نیز وی را احاطه می کند:

7تا در عصر آینده، فیض غنی و بی‌مانند خود را در مسیحْ عیسی، به واسطۀ مهربانی خود نسبت به ما نشان دهد. افسسیان ۲: ۷

دقت کنید که پولس رسول تاکید می کند که ما در آن فیض استوار هستیم و هیچ چیزی قادر نیست ما را از فیض خدا محروم کند.

31در برابر همۀ اینها چه می‌توانیم گفت؟ اگر خدا با ماست، کیست که بتواند بر ضد ما باشد؟ 32او که پسر خود را دریغ نداشت، بلکه او را در راه همۀ ما فدا ساخت، آیا همراه با او همه چیز را به ما نخواهد بخشید؟ 33کیست که برگزیدگان خدا را متهم کند؟ خداست که آنها را پارسا می‌شمارد! 34کیست که محکومشان کند؟ مسیحْ عیسی که مرد، بلکه برخیزانیده نیز شد و به دست راست خداست، اوست که برای ما شفاعت می‌کند! رومیان ۸: ۳۱-۳۴

سومین مزیت عادل شمردگی از طریق ایمان به مسیح، شریک شدن در جلال خدا است؛ به دنباله آیه ۲ توجه کنید:

2ما توسط او، و از راه ایمان، به فیضی دسترسی یافته‌ایم که اکنون در آن استواریم، و به امید سهیم شدن در جلال خدا فخر می‌کنیم. رومیان ۵: ۲

این همان جلالی است که برای ما حیات و خوشبختی ابدی را به ارمغان می آورد و انسان سقوط کرده در گناه از آن قاصر است.

23زیرا همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا کوتاه می‌آیند. رومیان ۳: ۲۳

بدون سهیم شدن در جلال خدا نمی توان از زندگی، آرامش، شادی، قدوسیت، عدالت، قدرت، نیکویی، محبت، ثروت و برکات بی نهایت و ابدی خدا بهره مند شد!

17و اگر فرزندانیم، پس وارثان نیز هستیم، یعنی وارثان خدا و هم‌ارث با مسیح. زیرا اگر در رنجهای مسیح شریک باشیم، در جلال او نیز شریک خواهیم بود.رومیان ۸: ۱۷

3متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح، که ما را در مسیح به هر برکت روحانی در جایهای آسمانی مبارک ساخته است. افسسیان ۱: ۳

پولس در آیه دوم اشاره می کند که به امید سهیم شدن در جلال خدا فخر یا شادی می کنیم؛ توجه کنید که کلمه «امید» در عهد جدید با کلمه «امید» که در مکالمات روزمره بکار میبریم بسیار متفاوت است! در عهد جدید «امید» که در رابطه با وعده های خدا مطرح می شود یعنی واقعیتی که صد در صد در آینده اتفاق خواهد افتاد و قطعی است و ما برای فرا رسیدن آن، روزشماری می کنیم. اما چرا این امید قطعی است؟ زیرا خدا پیش از بنیاد عالم آن را تقدیر کرده است و بدون شک در لحظه مقرر واقع خواهد شد!

3متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح، که ما را در مسیح به هر برکت روحانی در جایهای آسمانی مبارک ساخته است. 4زیرا پیش از آفرینش جهان، ما را در وی برگزید تا در حضورش مقدّس و بی‌عیب باشیم. افسسیان ۱: ۳و۴

29زیرا آنان را که از پیش شناخت، ایشان را همچنین از پیش معین فرمود تا به شکل پسرش درآیند، تا او فرزند ارشد از برادران بسیار باشد. 30و آنان را که از پیش معین فرمود، همچنین فرا خواند؛ و آنان را که فرا خواند، همچنین پارسا شمرد؛ و آنان را که پارسا شمرد، همچنین جلال بخشید. رومیان ۸: ۲۹و۳۰

دقت کنید که در رومیان ۸: ۳۰ پولس رسول حتی برای واقعه «جلال یافتن فرزندان خدا» که در آینده تحقق می یابد فعل ماضی بکار برده است زیرا از نظر خدا که برایش زمان مطرح نیست وقوع آن قطعی است.
دو مزیت دیگری که پارسا شمردگی برای ایمانداران به ارمغان می آورد «امیدوار بودن» و «فخر کردن» است که در آیات ۲-۴ به آنها اشاره شده است :

۲…و به امید سهیم شدن در جلال خدا فخر می‌کنیم.3نه تنها این، بلکه در سختیها نیز فخر می‌کنیم، زیرا می‌دانیم که سختیها بردباری به بار می‌آورد 4و بردباری، شخصیت را می‌سازد، و شخصیت سبب امید می‌گردد؛ رومیان ۵: ۲-۴

کلمه «فخر کردن،kauchomitha καυχώμεθα» در یونانی معنی شادی، شعف، خوشی… نیز می دهد. پولس در ادامه تاکید می کند که پارسا شمردگی، امید و شادی را در زندگی یک ایماندار احیا می کند. در بالا اشاره کردم که این امید به معنی خوشبین بودن به حادثه ای خوشایند که احتمال دارد در آینده روی دهد نیست بلکه به معنای ثانیه شماری برای تحقق وعده های الهی است که صد در صد واقع خواهند شد و یکی از مهمترین این وعده ها سهیم شدن در جلال خداست که در آن وارث حیات و خوشبختی ابدی و همه برکات غنی خدا خواهیم شد. این همان وعده «جلال یافتن ایمانداران» است که چنان قطعی است که همانطور که در بالا اشاره کردم پولس رسول در رومیان فصل هشتم هنگام اشاره به آن فعل ماضی بکار می برد گویی از دید خدا اتفاقی است که واقع شده است!

30و آنان را که از پیش معین فرمود، همچنین فرا خواند؛ و آنان را که فرا خواند، همچنین پارسا شمرد؛ و آنان را که پارسا شمرد، همچنین جلال بخشید. رومیان ۸: ۳۰

این همان چیزی است که ایمانداران واقعی به مسیح را به وجد می آورد یعنی زندگی در زمین و آسمان جدید و ابدی با بدن هایی جلال یافته و فساد ناپذیر که تا حد کمال و در حد ظرفیتی که بدن جلال یافته انسانی اجازه می دهد، خوشبختی و حیات الهی را برای ابد تجربه خواهند کرد!

18در نظر من، رنجهای زمان حاضر در قیاس با جلالی که در ما آشکار خواهد شد، هیچ است. رومیان ۸: ۱۸

چنین شادی و امیدی که ریشه در حقایق الهی دارند چنان عمیق اند که هیچ طوفانی قادر به جنبش آنان نیست بلکه بر عکس طوفان های زندگی باعث تقویت، استحکام و رشد هر چه بیشتر شادی و امید ایمانداران واقعی به مسیح می شوند.
دقت کنید که وقتی صحبت از شادی و شعف درونی یک ایماندار میکنم منظورم خوشی گذرای انسانی نیست بلکه منظور آرامش و اطمینان عمیقی است که حتی در تراژدی های دردناک، شکست ها و سوگواری ها نیز ما را رها نمی کند و به ما آسایش و تسلی عمیق می بخشد. پولس رسول این حقیقت را با تمام وجود تجربه کرده بود:

8ما از هر سو در فشاریم، امّا خُرد نشده‌ایم؛ متحیّریم، امّا نومید نیستیم؛ 9آزار می‌بینیم، امّا وانهاده نشده‌ایم؛ بر زمین افکنده شده‌ایم، امّا از پا درنیامده‌ایم. 10همواره مرگ عیسی را در بدن خود حمل می‌کنیم تا حیات عیسی نیز در بدن ما ظاهر شود…16پس دلسرد نمی‌شویم. هرچند انسانِ ظاهری ما فرسوده می‌شود، انسان باطنی روز‌به‌روز تازه‌تر می‌گردد. 17زیرا رنجهای جزئی و گذرای ما جلالی ابدی برایمان به ارمغان می‌آورد که با آن رنجها قیاس‌پذیر نیست. 18پس نه بر آنچه دیدنی است، بلکه بر آنچه نادیدنی است چشم می‌دوزیم، زیرا دیدنیها گذرا، امّا نادیدنیها جاودانی است. دوم قرنتیان ۴: ۸-۱۸

پولس در رومیان ۵: ۳و۴ استدلال می کند که سختی ها همچون کوره ای که ناخالصی های طلا را ذوب میکند شخصیت و سرشت ما را تقدیس می کند؛ ایوب نیز که در برهه ای از زندگی اش در تراژدی های غیر قابل توصیف غرق شده بود با پولس رسول یک دل است:

10اما او راهی را که می‌روم می‌داند، و چون مرا بیازماید، مانند طلا بیرون خواهم آمد. کتاب ایوب ۲۳: ۱۰

در واقع نه تنها سختی ها بلکه هر اتفاقی در زندگی چه خوب، چه بد و چه خنثی ما را یک قدم به آن هدف نهایی (جلال یافتن) نزدیکتر می کند:

28می‌دانیم در حق آنان که خدا را دوست می‌دارند و بر طبق ارادۀ او فرا خوانده شده‌اند، همۀ چیزها با هم برای خیریت در کار است. 29زیرا آنان را که از پیش شناخت، ایشان را همچنین از پیش معین فرمود تا به شکل پسرش درآیند، تا او فرزند ارشد از برادران بسیار باشد. 30و آنان را که از پیش معین فرمود، همچنین فرا خواند؛ و آنان را که فرا خواند، همچنین پارسا شمرد؛ و آنان را که پارسا شمرد، همچنین جلال بخشید. رومیان ۸: ۲۸-۳۰

زمانی که امید و شادی زندگی مان بر ثروت مادی و خوشی های زودگذر این دنیا متکی باشند بدون شک دیر یا زود یاس، افسردگی، اضطراب و نگرانی را تجربه خواهیم کرد.
پولس رسول در انتهای آیه ۵ به ششمین مزیت پارسا شمردگی ایماندار اشاره می کند:

5و این امید به سرافکندگی ما نمی‌انجامد، زیرا محبت خدا توسط روح‌القدس که به ما بخشیده شد، در دلهای ما ریخته شده است. رومیان ۵: ۵

پولس به این حقیقت بی نظیر اشاره می کند که امید به سهیم شدن در جلال خدا به سرافکندگی ما نمی انجامد زیرا در همین دنیای مادی نیز در لحظه پارسا شمردگی محبت خدا در زندگی ایمانداران جاری شده است و با تمام وجود محبت خدا را در زندگی روزمره تجربه می کنند. محبتی که حد و مرزی برای آن وجود ندارد و گویی اثبات این واقعیت است که خدا در آینده نیز وعده هایش را عملی خواهد کرد. در واقع هنگام تولد مجدد، روح القدس انسانیت تازه ای در ما خلق می کند و حیات روح القدس در ما جریان می یابد. به عبارتی دیگر حتی در این بدن های سقوط کرده و در مقیاسی محدود نیز در طبیعت الهی شریک می شویم زیرا روح القدس در ما ساکن می شود و آن را تجربه می کنیم؛ حیات ابدی از همان لحظه تولد مجدد آغاز می شود و تا ابد ادامه می یابد!

۱۳… و در او (مسیح) نیز چون ایمان آوردید، با روح‌القدسِ موعود مُهر شدید، 14که بیعانۀ میراث ماست برای تضمین رهاییِ آنان که از آنِ خدایند، تا جلال او ستوده شود. افسسیان ۱: ۱۳و۱۴

منظور پولس رسول از «بیعانه میراث» در اشاره به روح القدس این است که خدا با روحش در ما ساکن شده است و این نشانه این است که سهیم شدن در جلال خدا که پولس رسول آن را «میراث» می خواند در آینده تضمین شده است.
این صرفا یک معرفت و دانش تئوری نیست بلکه تجربه ای ملموس است که هر ایماندار واقعی می تواند به آن شهادت دهد. در واقع حضور روح القدس در زندگی یک ایماندار منجر به میوه ها و عطایای روحانی می شود:

22امّا ثمرۀ روح، محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری، 23فروتنی و خویشتنداری است. هیچ شریعتی مخالف اینها نیست.غلاطیان ۵: ۲۲و۲۳

بنابراین محبت بی نهایت خدا ایمانداران واقعی را هرگز رها نخواهد کرد:

38زیرا یقین دارم که نه مرگ و نه زندگی، نه فرشتگان و نه ریاستها، نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده، نه هیچ قدرتی، 39و نه بلندی و نه پستی، و نه هیچ چیز دیگر در تمامی خلقت، قادر نخواهد بود ما را از محبت خدا که در خداوند ما مسیحْ عیسی است، جدا سازد. رومیان ۸: ۳۸و۳۹

پولس در ادامه استدلال می کند که اگر زمانی که دشمن خدا بودیم و همچون بی دینان در گناهان خود در تاریکی و جهل زندگی می کردیم محبت عظیم خدا، شامل حال ما شد و به واسطه کفاره مسیح نجات و حیات ابدی را برای ما به ارمغان آورد پس چقدر بیشتر الان که با ایمان به مسیح پارسا شمرده شده ایم ما را وارث جلال آینده خواهد کرد؛ به عبارتی نجات و حیات جاودانی یک ایماندار واقعی به مسیح به دلیل محبت بی نهایت خدا تضمین شده است و هرگز خشم و غضب الهی را در داوری نهایی تجربه نخواهند کرد و به همین دلیل ایمانداران واقعی دائما در خدا فخر می کنند:

6هنگامی که ما هنوز ناتوان بودیم، مسیح در زمان مناسب به‌خاطر بی‌دینان جان داد. 7حال آنکه به‌ندرت ممکن است کسی به‌خاطر انسانی پارسا از جان خود بگذرد، هرچند ممکن است کسی را این شهامت باشد که جان خود را برای انسانی نیک بدهد. 8امّا خدا محبت خود را به ما این‌گونه ثابت کرد که وقتی ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح در راه ما مرد. 9پس چقدر بیشتر، اکنون که توسط خون او پارسا شمرده شده‌ایم، به واسطۀ او از غضب نجات خواهیم یافت. 10زیرا اگر هنگامی که دشمن بودیم، به واسطۀ مرگ پسرش با خدا آشتی داده شدیم، چقدر بیشتر اکنون که در آشتی هستیم، به وسیلۀ حیات او نجات خواهیم یافت. رومیان ۵: ۶-۱۰

بنابراین ما کاملا از غضب و داوری خدا در امان خواهیم بود:

9زیرا خدا ما را نه برای غضب، بلکه برای کسب نجات به واسطۀ خداوندمان عیسی مسیح تعیین کرده است، اول تسالونیکیان ۵: ۹

پولس رسول در آیه ۱۱ مجددا تاکید می کند که ایمانداران واقعی به مسیح فقط در خداوند فخر می کنند!

11نه تنها این، بلکه ما به واسطۀ خداوندمان عیسی مسیح که توسط او از آشتی برخورداریم، در خدا نیز فخر می‌کنیم. رومیان ۵: ۱۱

۲۳خداوند چنین‌ می‌گوید: «حكیم‌، از حكمت‌ خود فخر ننماید و جبّار، از تنومندی‌ خویش‌ مفتخر نشود و دولتمند از دولت‌ خود افتخار نكند. ۲۴بلكه‌ هر كه‌ فخر نماید از این‌ فخر بكند كه‌ فهم‌ دارد و مرا می‌شناسد كه‌ من‌ یَهُوه‌ هستم‌ كه‌ رحمت‌ و انصاف‌ و عدالت‌ را در زمین بجا می‌آورم‌ زیرا خداوند می‌گوید در این‌ چیزها مسرور می‌باشم‌.» کتاب ارمیا نبی ۹: ۲۳و۲۴

پولس رسول برای اینکه عمق این موضوع را بیشتر روشن سازد که چرا مزایای پارسا شمردگی چنین عظیم و بی نهایت ارزشمند هستند و چرا ما باید فقط در خدا و کار بی نظیرش فخر کنیم مجددا حقیقت تلخ مربوط به آدم اول و خاکی را با حقیقت شیرین مربوط به آدم دوم و آسمانی مقایسه می کند؛ ابتدا حقیقت تلخ مربوط به آدم اول را ملاحظه کنید:

12پس، همان‌گونه که گناه به واسطۀ یک انسان وارد جهان شد، و به واسطۀ گناه، مرگ آمد، و بدین‌سان مرگ دامنگیر همۀ آدمیان گردید، از آنجا که همه گناه کردند- رومیان ۵: ۱۲

پولس رسول در اینجا به چهار اصل بسیار مهم اشاره می کند که برای طولانی نشدن بحث بسیار گذرا به آنان اشاره می کنم. اولین اصل این است که در ابتدا خدا همه چیز را بسیار نیکو، کامل و بی نقص آفرید و در آن خلقت بی نظیر خدا ذره ای گناه و شرارت وجود نداشت:

31و خدا هرآنچه را که ساخته بود دید، و اینک بسیار نیکو بود. پیدایش ۱: ۳۱

دقت کنید که وقتی خدای قادر و نیکوی مطلق آفرینش خویش را «بسیار نیکو» توصیف می کند یعنی ذره ای نقص و کاستی در آن وجود نداشت!
اما انسان اول (آدم و حوا) با سرپیچی از فرمان خدا در باغ عدن گناه و ناراستی را وارد این جهان بسیار نیکو کرد و در همان لحظه دنیای بسیار نیکو تبدیل به دنیای بسیار بد شد و لعنت گناه، جهان مادی را در برگرفت!
دقت کنید که آدم و حوا با سرپیچی از دستور خدا و خوردن میوه ممنوعه صرفا مرتکب یک خطای پیش پا افتاده و ساده نشدند؛ کسی که از دستور خدا نافرمانی می کند در واقع به او می گوید که دیگر تو خدای من نیستی؛ سرپیچی از خدایی که هر ذره بنیادی وجودتان به واسطه او حرکت می کنند و وجود دارند بسیار جدی و مرگبار است! وجود انسان قائم به ذات خداست؛ از سویی دیگر خدای عادل و قدوس مطلق هرگز شرارت و گناه را حتی در حد یک اپسیلون تحمل نمی کند در واقع شرارت یعنی عدم نیکویی خدا!
اصل دوم و بسیار مهم در استدلال پولس رسول این است که به دلیل همین یک گناه و سرپیچی آدم اول در باغ عدن هیولای «مرگ» سر و کله اش پیدا شد! (۱۲…و به واسطۀ گناه، مرگ آمد… رومیان ۵: ۱۲)
وقتی رابطه با خدای قدوس مطلق به دلیل گناه گسسته می شود انسان بلافاصله از حیات و خوشبختی ابدی خدا که سرچشمه حیات است محروم می شود.
دقت کنید که در دنیای کامل و بسیار نیکویی که خدا آفریده بود مرگی وجود نداشت. مرگ به واسطه گناه آدم اول وارد جهان مادی شد. مرگ ابدا طبیعی نیست حتی بیماری، بلایای طبیعی و مرگ بیولوژیکی نیز نتیجه گناه و شرارت انسان اول است!
در ادامه پولس رسول در انتهای آیه ۱۲ به اصل سوم اشاره می کند:

۱۲… از آنجا که همه گناه کردند- رومیان ۵: ۱۲

اصل سوم این است که به دلیل گناه آدم اول، همه انسان ها( نسل آدم و حوا) نیز گناه کردند. درک این موضوع بسیار مهم است زیرا زمانی که آدم اول گناه کرد من، شما و همه انسان ها نیز در باغ عدن حضور داشتیم! (همه ما در صلب آدم بودیم) به عبارتی دیگر اگر آدم اول که بهترین و معصوم ترین نماینده ما انسان ها بود گناه کرد ما نیز دقیقا مانند آدم اول از دستور خدا در باغ عدن سرپیچی می کردیم! در واقع گناه اولیه طبیعت انسان ها را کاملا دگرگون کرد؛ طبیعت معصوم آدم و حوا تبدیل به طبیعت و سرشتی گناه آلود شد و خودخواهی و خودپرستی که ریشه هر گناهی است در عمیق ترین لایه انسان مانند سیاهچاله ای تاریک، مرموز و ترسناک جا خوش کرد؛ متعاقبا آدم اول سرشت گناه آلودش را به نسل انسانی منتقل کرد (شبیه انتقال اطلاعات ژنتیکی از طریق دی ان ای) به طوری که حتی جنینی که در رحم مادرش است و هنوز به دنیا نیامده نیز دارای سرشتی گناه آلود است و به محض تولد و تا پایان عمر همه تلاشش در جهت به جا آوردن تقاضاهای سرشت گناه آلودش است.
مانند دومینو هایی که به محض ضربه ای مختصر به اولین دومینو بقیه نیز یکی پس از دیگری سقوط می کنند سقوط آدم اول باعث سقوط همه انسان ها شد!
چهارمین اصل این است که به دلیل این سرشت گناه آلود مرگ دامنگیر همه انسان ها شد:

۱۲…و بدین‌سان مرگ دامنگیر همۀ آدمیان گردید، از آنجا که همه گناه کردند- رومیان ۵: ۱۲

نگاهی به نسب نامه های کتاب پیدایش بسیار آموزنده است:

5پس روزهای زندگی آدم به تمامی، نهصد و سی سال بود؛ و او مرد…11پس روزهای زندگی اِنوش به تمامی، نهصد و پنج سال بود؛ و او مرد.14..پس روزهای زندگی قینان به تمامی، نهصد و ده سال بود؛ و او مرد…17پس روزهای زندگی مَهَلَلئیل به تمامی، هشتصد و نود و پنج سال بود؛ و او مرد… کتاب پیدایش ۵: ۵-۱۷

همانطور که ملاحظه می کنید همه این افراد در یک چیز مشترکند «و او مُرد» و این روند تا به امروز نیز ادامه دارد!
هیولای مرگ انسان ها را فرو می بلعد و یکی یکی آنها را از صحنه روزگار محو می کند و از آن گریزی نیست. اما انسان ها چنان در زندگی مادی و روزمره فرو غلطیده اند که فرصت اندکی برای اندیشیدن در مورد موضوع «مرگ» دارند؛ برخی نیز با ابداع باورهای غلط آن را به نحوی توجیه می کنند و یا به کل از اندیشیدن در مورد آن پرهیز می کنند!
پولس در ادامه موضوع «گناه» و «شریعت» را مجددا مطرح می کند و روشن می سازد که حتی قبل از اینکه خدا در کوه سینا شریعت یا «ده فرمان» را که بر لوح های سنگی کنده کاری شده بود به انسان بدهد از آدم و حوا تا موسی همچنان انسان ها با زیر پا نهادن ارزش های اخلاقی خدا که بر لوح قلب هر انسانی کنده کاری شده است گناه کردند و در نتیجه مرگ آنان را فرو بلعید؛ منتها گناهان انسان ها تا قبل از ده فرمان ظاهرا مستور بودند به عبارتی با گناه علنی آدم و حوا که از دستور صریح خدا در باغ عدن سرپیچی کردند فرق داشتند. با وجود این تفاوت ظاهری، گناه در این دوران سیر صعودی داشت و به حدی شرارت گسترش یافت که خدا در زمان نوح (حدود ۱۷۰۰ سال پس از آفرینش انسان) همه جمعیت کره زمین را بجز نوح و خانواده اش با طوفانی هولناک نابود کرد. دقت کنید گناه عبارت از سرپیچی از ارزش های اخلاقی مطلق و ابدی خدا است که تبلوری از آن در شریعت خدا به طور مکتوب به انسان ها داده شده است.(برای شناخت دقیق تر این موضوع به بررسی «ده فرمان» در تارنمای فیض و راستی مراجعه کنید.)

13زیرا پیش از آنکه شریعت داده شود، گناه در جهان وجود داشت، امّا هر گاه شریعتی نباشد، گناه به حساب نمی‌آید. 14با این حال، از آدم تا موسی، مرگ بر همگان حاکم بود، حتی بر کسانی که گناهشان به گونۀ سرپیچی آدم نبود. آدم، نمونۀ کسی بود که می‌بایست بیاید. رومیان ۵: ۱۲-۱۴

توجه کنید که پولس رسول در انتهای آیه ۱۴ به موضوعی بسیار مهم اشاره می کند:
آدم، نمونۀ کسی بود که می‌بایست بیاید. رومیان ۵: ۱۴
بارها در تارنمای فیض و راستی به این موضوع بسیار مهم اشاره کرده ام که در عهد عتیق بسیاری از افراد، اتفاقات و مراسم مانند وقایع طوفان نوح، یونس نبی در شکم ماهی، قربانی روزانه حیوانات توسط کاهنان یهود در معبد خدا… نماد، نمونه یا سایه ای بودند از آن اصلی که می بایست در آینده تحقق یابد یعنی کفاره عیسی مسیح خداوند؛ همچنین بارها تاکید کرده ام که حتی زمین و آسمان کنونی نیز سایه ای از زمین و آسمان جدید ابدی و فساد ناپذیری است که خدا در آینده و زمان مقرر آنها را خواهد آفرید. پولس در اینجا به این نکته اشاره می کند که حتی آدم اول نمونه و سایه ای بود از آدم اصلی (آدم دوم) که می بایست ظاهر شود یعنی عیسی مسیح خداوند! در واقع نسل واقعی و اصلی انسان ها که تا ابد حیات و خوشبختی خدا را تجربه خواهند کرد و در جلال ابدی خدا سهیم خواهند شد نسل روحانی عیسی مسیح خداوند است (همه کسانی که با ایمان به مسیح و کفاره او تولد روحانی مجدد می یابند) اما سایه ها ناپدید می شوند!
پولس در ادامه به آدم دوم و آسمانی می پردازد:

15امّا عطا همانند نافرمانی نیست. زیرا اگر به واسطۀ نافرمانی یک انسان بسیاری مردند، چقدر بیشتر فیض خدا و عطایی که به واسطۀ فیض یک انسان، یعنی عیسی مسیح فراهم آمد، به‌فراوانی شامل حال بسیاری گردید. 16براستی که این عطا همانند پیامد گناهِ آن یک تن نیست. زیرا مکافات از پی یک نافرمانی نازل شد و به محکومیت انجامید؛ امّا عطا از پی نافرمانیهای بسیار آمد و پارساشمردگی را به ارمغان آورد. 17زیرا اگر به واسطۀ نافرمانی یک انسان، مرگ از طریق او حکمرانی کرد، چقدر بیشتر آنان که فیض بیکران خدا و عطای پارسایی را دریافت کرده‌اند، توسط آن انسان دیگر، یعنی عیسی مسیح، در حیاتْ حکم خواهند راند. رومیان ۵: ۱۵-۱۷

پولس رسول آدم اول را با آدم دوم مقایسه می کند؛ وی نخست استدلال می کند که فیض آدم دوم (عیسی مسیح خداوند) در باطل کردن نافرمانی آدم اول (آدم و حوا) که به مرگ و اسارت همه انسان ها منجر شد بسیار موثرتر و قدرتمند تر بود:

۱۶...امّا عطا از پی نافرمانیهای بسیار آمد و پارساشمردگی را به ارمغان آورد. 17زیرا اگر به واسطۀ نافرمانی یک انسان، مرگ از طریق او حکمرانی کرد، چقدر بیشتر آنان که فیض بیکران خدا و عطای پارسایی را دریافت کرده‌اند، توسط آن انسان دیگر، یعنی عیسی مسیح، در حیاتْ حکم خواهند راند. رومیان ۵: ۱۶

زیرا کفاره مسیح نه تنها حکم مرگ و لعنت انسان های خاطی و گناهکار را لغو و باطل کرد بلکه با پارسا شمردگی، آنان را در جلال خدا نیز سهیم کرد و به مقام و موقعیتی بسیار ممتاز و بالاتر نسبت به آنچه که آدم و حوا پیش از سقوط در باغ عدن داشتند رساند!

3متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح، که ما را در مسیح به هر برکت روحانی در جایهای آسمانی مبارک ساخته است.افسسیان ۱: ۳

بنابراین قدرت و تاثیر فیض و عطای مسیح بسیار بسیار برتر از قدرت گناه آدم است؛ از سویی دیگر لعنت نافرمانی آدم اول لغو شدنی است در حالی که فیض مسیح برای نجات یافتگان ابدی و تغییرناپذیر است.
دوم اینکه «دامنه» عطای مسیح بسیار گسترده تر از دامنه نافرمانی آدم اول است؛ توجه کنید که فقط یک گناه (یک نافرمانی) باعث مرگ و لعنت همه انسان ها و کل جهان مادی شد که نشان دهنده قدرت مخرب و فاجعه بار گناه است به طوری که دامنه موج آن به همه انسان های تمام دوران ها رسید و همه در اسارت مرگ گرفتار شدند ولی عطا و فیض عیسی مسیح خداوند به اندازه ای است که قادر است تاثیر مخرب و کشنده تریلیون ها گناه (نافرمانی های بسیار) انسان های تمام دوران ها را که به او ایمان بیاورند خنثی کند و پارسا شمردگی را به ارمغان آورد!
عزیزان هنگامی درک دقیقی از موضوعی که در بالا به آن اشاره کردم خواهید داشت که این را مد نظر قرار دهید که جهنم هرگز خشم و غضب خدا نسبت به حتی «یک گناه» را فرو نمی نشاند و برای همین ابدی است و پایانی برای آن وجود ندارد به عبارتی گناهان همه کسانی که در جهنم به سر خواهند برد تا ابد پاک نخواهد شد و خشم و غضب الهی نیز تا ابد ادامه خواهد داشت! این در حالی است که کفاره مسیح خشم و غضب بی نهایت خدا را نسبت به تریلیون ها گناه کسانی که پارسا شمرده شده اند را فرو نشانده و آنها را کاملا پاک کرده است و خدا تا به ابد آن گناهان را به یاد نخواهد آورد!

7امّا اگر در نور گام برداریم، چنانکه او در نور است، با یکدیگر رفاقت داریم و خون پسر او عیسی ما را از هر گناه پاک می‌سازد. رساله اول یوحنا ۱:۷

16براستی که این عطا همانند پیامد گناهِ آن یک تن نیست. زیرا مکافات از پی یک نافرمانی نازل شد و به محکومیت انجامید؛ امّا عطا از پی نافرمانیهای بسیار آمد و پارساشمردگی را به ارمغان آورد. رومیان ۵: ۱۶

پولس رسول در استدلال نهایی، اطاعت آدم دوم را با نافرمانی آدم اول مقایسه می کند: 18پس همان‌گونه که یک نافرمانی به محکومیت همۀ انسانها انجامید، یک عمل پارسایانه نیز به پارسا شمرده شدن و حیات همۀ انسانها منتهی می‌گردد. 19زیرا همان‌گونه که به واسطۀ نافرمانی یک انسان، بسیاری گناهکار شدند، به واسطۀ اطاعت یک انسان نیز بسیاری پارسا خواهند گردید. 20حال، شریعت آمد تا نافرمانی افزون شود؛ امّا جایی که گناه افزون شد، فیض بی‌نهایت افزونتر گردید. 21تا همان‌گونه که گناه در مرگ حکمرانی کرد، فیض نیز در پارسایی حکم براند و به واسطۀ خداوند ما عیسی مسیح، به حیات جاویدان رهنمون شود. رومیان ۵: ۱۸-۲۱

عیسی مسیح خداوند همچون غلامی ظاهر شد تا اراده خدا را به حد کمال بجا آورد و عدالت کامل را ظاهر سازد. به همین دلیل عیسی از مریم باکره متولد شد زیرا برای خداوند غیر ممکن بود که وارث سرشت گناه آلود آدم اول شود. از سویی دیگر مسیح با به دوش کشیدن جریمه گناه انسان ها بر صلیب و تحمل خشم و غضب بی نهایت الهی مطیع اراده پدر شد و با این عمل پارسایانه کفاره گناه را نیز با مرگش تکمیل کرد. رستاخیز مسیح از مردگان مهر تایید خدای پدر بر کفاره مسیح است که قادر است هر گناهی را پاک کند! بنابراین همانطور که نسل آدم و حوا به دلیل نافرمانی آدم اول در باتلاق گناه و مرگ گرفتار شدند نسل آدم دوم (عیسی مسیح) نیز به دلیل اطاعت و عدالت کامل مسیح به زندگی ابدی و جلال خدا نائل خواهند شد.
پولس تصریح می کند که خدا با دادن شریعت و ده فرمان مکتوب بر لوحه های سنگی گناه را هر چه بیشتر پررنگ تر کرد:

20حال، شریعت آمد تا نافرمانی افزون شود؛ امّا جایی که گناه افزون شد، فیض بی‌نهایت افزونتر گردید. رومیان ۵: ۲۰

زیرا اگر در دوران قبل از موسی به دلیل نبود شریعت مکتوب گناه انسان ها ظاهرا مستور بود ولی شریعت مکتوب همه گناهان انسان ها را برملا کرد.
اما فیض بی نهایت و قدرت بی نظیر کفاره مسیح قادر است گناهان بی شمار و مرگبار را پاک کند و انسان ها را از اسارت مرگ و جهنم ابدی نجات دهد.

21تا همان‌گونه که گناه در مرگ حکمرانی کرد، فیض نیز در پارسایی حکم براند و به واسطۀ خداوند ما عیسی مسیح، به حیات جاویدان رهنمون شود. رومیان ۵: ۱۸-۲۱

فیض عیسی مسیح خداوند با شما باد. آمین

رساله رومیان فصل ۵

صلح میان انسان و خدا

1پس چون از راه ایمانْ پارسا شمرده شده‌ایم، به واسطۀ خداوندمان عیسی مسیح از صلح با خدا برخورداریم. 2ما توسط او، و از راه ایمان، به فیضی دسترسی یافته‌ایم که اکنون در آن استواریم، و به امید سهیم شدن در جلال خدا فخر می‌کنیم. 3نه تنها این، بلکه در سختیها نیز فخر می‌کنیم، زیرا می‌دانیم که سختیها بردباری به بار می‌آورد 4و بردباری، شخصیت را می‌سازد، و شخصیت سبب امید می‌گردد؛ 5و این امید به سرافکندگی ما نمی‌انجامد، زیرا محبت خدا توسط روح‌القدس که به ما بخشیده شد، در دلهای ما ریخته شده است.
6هنگامی که ما هنوز ناتوان بودیم، مسیح در زمان مناسب به‌خاطر بی‌دینان جان داد. 7حال آنکه به‌ندرت ممکن است کسی به‌خاطر انسانی پارسا از جان خود بگذرد، هرچند ممکن است کسی را این شهامت باشد که جان خود را برای انسانی نیک بدهد. 8امّا خدا محبت خود را به ما این‌گونه ثابت کرد که وقتی ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح در راه ما مرد. 9پس چقدر بیشتر، اکنون که توسط خون او پارسا شمرده شده‌ایم، به واسطۀ او از غضب نجات خواهیم یافت. 10زیرا اگر هنگامی که دشمن بودیم، به واسطۀ مرگ پسرش با خدا آشتی داده شدیم، چقدر بیشتر اکنون که در آشتی هستیم، به وسیلۀ حیات او نجات خواهیم یافت. 11نه تنها این، بلکه ما به واسطۀ خداوندمان عیسی مسیح که توسط او از آشتی برخورداریم، در خدا نیز فخر می‌کنیم.

مرگ به واسطۀ آدم، حیات به واسطۀ مسیح

12پس، همان‌گونه که گناه به واسطۀ یک انسان وارد جهان شد، و به واسطۀ گناه، مرگ آمد، و بدین‌سان مرگ دامنگیر همۀ آدمیان گردید، از آنجا که همه گناه کردند - 13زیرا پیش از آنکه شریعت داده شود، گناه در جهان وجود داشت، امّا هر گاه شریعتی نباشد، گناه به حساب نمی‌آید. 14با این حال، از آدم تا موسی، مرگ بر همگان حاکم بود، حتی بر کسانی که گناهشان به گونۀ سرپیچی آدم نبود. آدم، نمونۀ کسی بود که می‌بایست بیاید.
15امّا عطا همانند نافرمانی نیست. زیرا اگر به واسطۀ نافرمانی یک انسان بسیاری مردند، چقدر بیشتر فیض خدا و عطایی که به واسطۀ فیض یک انسان، یعنی عیسی مسیح فراهم آمد، به‌فراوانی شامل حال بسیاری گردید. 16براستی که این عطا همانند پیامد گناهِ آن یک تن نیست. زیرا مکافات از پی یک نافرمانی نازل شد و به محکومیت انجامید؛ امّا عطا از پی نافرمانیهای بسیار آمد و پارساشمردگی را به ارمغان آورد. 17زیرا اگر به واسطۀ نافرمانی یک انسان، مرگ از طریق او حکمرانی کرد، چقدر بیشتر آنان که فیض بیکران خدا و عطای پارسایی را دریافت کرده‌اند، توسط آن انسان دیگر، یعنی عیسی مسیح، در حیاتْ حکم خواهند راند.
18پس همان‌گونه که یک نافرمانی به محکومیت همۀ انسانها انجامید، یک عمل پارسایانه نیز به پارسا شمرده شدن و حیات همۀ انسانها منتهی می‌گردد. 19زیرا همان‌گونه که به واسطۀ نافرمانی یک انسان، بسیاری گناهکار شدند، به واسطۀ اطاعت یک انسان نیز بسیاری پارسا خواهند گردید.
20حال، شریعت آمد تا نافرمانی افزون شود؛ امّا جایی که گناه افزون شد، فیض بی‌نهایت افزونتر گردید. 21تا همان‌گونه که گناه در مرگ حکمرانی کرد، فیض نیز در پارسایی حکم براند و به واسطۀ خداوند ما عیسی مسیح، به حیات جاویدان رهنمون شود.

راهنمایی           پنجره را ببندید X

با کلیک روی شماره آیات، تفسیر آنها را انتهای متن مطالعه کنید و با کلیک مجدد روی شماره آیات در بخش تفسیر به مکان اول در متن کتاب مقدس برگردید. برخی از آیات به دلیل وضوح معنایی تفسیر نشده اند و با کلیک روی شماره آنها اتفاقی نمی افتد.
همچنین با کلیک روی کلمات آبی رنگ و نگاه داشتن ماوس روی آنها در متن کتاب مقدس اطلاعات بیشتری در مورد آن کلمه در پنجره ای دیگر ظاهر می شود که با حرکت ماوس از روی کلمه آبی رنگ، آن پنجره بسته می شود.