اناجیل واعمال رسولان | رسالات پولس رسول | رساله عبرانیان | رساله یعقوب | رسالات پطرس رسول | رسالات یوحنا رسول | رساله یهودا | کتاب مکاشفه | |||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
انجیل متی | رومیان | افسسسیان | دوم تسالونیکیان | عبرانیان | یعقوب | اول پطرس | اول یوحنا | یهودا | مکاشفه | |
انجیل مرقس | اول قرنتیان | فیلیپیان | اول تیموتاوس | دوم پطرس | دوم یوحنا | |||||
انجیل لوقا | دوم قرنتیان | کولسیان | دوم تیموتاوس | سوم یوحنا | ||||||
انجیل یوحنا | غلاطیان | اول تسالونیکیان | تیطس | |||||||
اعمال رسولان | فلیمون | |||||||||
فهرست کلام خدا: عهد جدید | X   پنجره را ببندید |
کتاب مقدس برای تمام فصول (۸)
بخش «کتاب مقدس برای تمام فصول» شامل بررسی ۵۲ فصل کلیدی کتاب مقدس است. با مطالعه یک فصل در هفته، شما در طول یک سال (۵۲ هفته) شناخت عمیق تری از حقایق و تعالیم اساسی کلام خدا حاصل می کنید و تصویری جامع از کل کتاب مقدس در ذهنتان شکل می گیرد. ( همه آیات از ترجمه فارسی هزاره نو و گاهی از ترجمه قدیم فارسی کتاب مقدس برگزیده شده اند.)
برای درک بهتر می توانید ابتدا فصل مورد بحث را در بخش انتهایی این صفحه بخوانید؛ سپس بررسی آن را در ابتدای همین صفحه دنبال کنید.
بررسی انجیل یوحنا فصل سوم
با عرض سلام خدمت همه دوستان ادوارد سرکیسیان هستم و فصلی دیگر از مجموعه ۵۲ فصل کلیدی کتاب مقدس را بررسی خواهیم کرد.
فصلی که برای مطالعه انتخاب کرده ام فصل سوم انجیل یوحنا است.
در تارنمای فیض و راستی بصورت جسته و گریخته در مقالات و مباحث گوناگون به جنبه ها و اجزا گوناگون نجات و رستگاری ابدی اشاره کرده ایم:
۱-پیش گزینی و انتخاب خدا: خدا پیش از آفرینش جهان افرادی را برای نجات و حیات جاودانی در مسیح عیسی برگزیده است. این انتخاب و گزینش خدا، اراده محض الهی است و مطلقا به اراده انسان ارتباطی ندارد.
۲- تولد روحانی یا از نو مولود شدن: خدا روح مرده شخص گناهکار را با تولد روحانی زنده می کند و حیات روحانی جدید در وی خلق می کند. این خلقت جدید، عمل روح القدس، روح حیات بخش خدا است.
۳- ایمان و توبه: شخص گناهکار، به مسیح و فیض عظیم او ایمان می آورد و با تمام وجود به ورشکستگی و فقر روحانی خود پی برده و از گناهان خود توبه می کند. او تشنه و گرسنه عدالتی است که با تلاش و اعمال نیکوی انسانی حاصل نمی شود بلکه متعلق به مسیح است.
۴- عادل شمردگی: خدا، گناهکار را با کفاره مسیح عادل می شمارد و او را بیگناه اعلام می کند که در الهیات مسیحی عادل شمردگی خوانده می شود.
۵- تقدیس شدگی: ایماندار واقعی در زندگی روزمره به تدریج از انسانیت کهنه اش فاصله می گیرد و در طبیعت جدیدش که آفرینش روح القدس است رشد می کند و ثمرات روح القدس ( محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری، فروتنی و خویشتنداری…) در زندگی اش آشکار می شود که اصطلاحا رشد روحانی یا تقدیس شدگی نامیده می شود.
۶-جلال یافتن: مرحله آخر نجات، رستگاری کامل از انسانیت کهنه (جسم فیزیکی و ذهن و ضمیری که از آدم و حوا به ارث برده ایم) و دریافت جسمی پرجلال و ابدی است که برای زندگی در زمین جدید و آسمان جدید که خدا در آینده خواهد آفرید مناسب است. در بدن های جلال یافته دیگر خبری از درد، بیماری، مرگ و گناه نخواهد بود. در حال حاضر با مرگ ایمانداران واقعی به مسیح، آنها از انسانیت کهنه به طور کامل رستگار می شوند ولی تا فرا رسیدن زمان معین بدن جلال یافته ای نخواهند داشت و صرفا «ارواح» آنها در حضور خدا خواهند بود.
در آیات ۱ تا ۲۱ فصل سوم انجیل یوحنا، مسیح مفهوم «از نو مولود شدن» و نقش «ایمان» به کفاره مسیح را در نجات روشن می سازد. با این مقدمه به آیات ۱تا ۸ می پردازم:
۱مردی بود از فَریسیان، نیقودیموس نام، از بزرگان یهود. 2او شبی نزد عیسی آمد و به وی گفت: «استاد، میدانیم تو معلّمی هستی که از سوی خدا آمده است، زیرا هیچکس نمیتواند آیاتی را که تو به انجام میرسانی، به عمل آورد، مگر آنکه خدا با او باشد.» 3عیسی در پاسخ گفت: «آمین، آمین، به تو میگویم، تا کسی از نو زاده نشود، نمیتواند پادشاهی خدا را ببیند.» 4نیقودیموس به او گفت: «کسی که سالخورده است، چگونه میتواند زاده شود؟ آیا میتواند دیگر بار به رَحِم مادرش بازگردد و به دنیا آید؟» 5عیسی جواب داد: «آمین، آمین، به تو میگویم تا کسی از آب و روح زاده نشود، نمیتواند به پادشاهی خدا راه یابد. 6آنچه از بشرِ خاکی زاده شود، بشری است؛ امّا آنچه از روح زاده شود، روحانی است. 7عجب مدار که گفتم باید از نو زاده شوید! 8باد هر کجا که بخواهد میوزد؛ صدای آن را میشنوی، امّا نمیدانی از کجا میآید و به کجا میرود. چنین است هر کس نیز که از روح زاده شود.»
نیقودیموس از فرقه فریسیان و یکی از اعضای دادگاه عالی یهود (سَنْ هِدرین یا هفتاد تن) بود که در مورد مهمترین موضوعات قوم یهود تصمیم گیری می کردند. طبق روایات موجود نیقودیموس یکی از ثروتمندترین افراد اورشلیم نیز به حساب می آمد و معلمی بسیار برجسته در دین یهود بود. فریسیان که جز علمای مذهبی دین یهود بشمار می آمدند؛ دشمن سرسخت مسیح بودند و مسیح بارها و بارها آنان را بخاطر ریاکاری مذهبی توبیخ کرده بود. این فرقه در دین داری بسیار متعصب و سختگیر بودند و صدها فریضه فراکتاب مقدسی را مو به مو اجرا می کردند و از کتاب مقدس (عهد عتیق) نیز اطلاع بسیار خوبی داشتند و بسیاری از بخش های آن را از بر می دانستند هر چند به دلیل نابینایی روحانی درک صحیحی از آن نداشتند. این گروه مورد احترام مردم یهود بودند و در کنیسه ها اصول دین یهود را به مردم تعلیم می دادند. فریسیان چنان متعصب بودند که طبق روایات تاریخی گاهی صورت خود را در ملاعام می پوشاندند تا چشمشان به امری گناه آلود یا مکروه نیفتد و در هفته دو روز، روزه می گرفتند و به نشانه توبه خاکستر بر سر در ملاعام ظاهر می شدند!
فریسیان پیش از نوشیدن آب، آن را به دقت صاف می کردند که احیانا پشه ای معلق در آب را ننوشند و البته صدها سنن و فرامین دیگر که همه آنها جنبه ظاهری و بیرونی داشتند.
24 ای رهنمایان کور که پشه را صافی میکنید و شتر را فرو میبرید! انجیل متی ۲۳: ۲۴
نیقودیموس برای اجتناب از دیده شدن، شب هنگام و به دور از چشم دوستان فریسی و مردم به تنهایی نزد عیسی آمد. وی در ابتدا به موضوعی اشاره می کند که از دیدگاه دفاعیات مسیحی بسیار حائز اهمیت است و آن این است که او معجزات مسیح را تصدیق می کند.این مسئله از این نظر حائز اهمیت است که نیقودیموس به عنوان یک فریسی و دشمن مسیح به این امر اعتراف می کند که گواهی است بر این واقعیت که از مسیح معجزات بزرگی صادر میشد که هیچ کس نمی توانست آنها را انکار کند.
هر چند فریسیان برای فریب مردم ادعا میکردند که مسیح آن معجزات را با قدرت شیطان انجام می دهد ولی از اقرار نیقودیموس پیداست که در خفا و از ته دل می دانستند که هیچ احدی قادر نیست چنین معجزاتی را انجام دهد مگر با قدرت و اراده خداوند! با وجود این آنها به دلیل سنگدلی و حسادت از مسیح متنفر بودند؛ زیرا از خدای واقعی متنفر بودند.
توجه کنید که فصل سوم احتمالا گزیده ای از گفتگوی طولانی مسیح و نیقودیموس است که یوحنا آن را با الهام روح القدس نوشته است. در هر حال مطابق متن، مسیح بدون درنگ مستقیم سر اصل موضوع می رود؛ موضوعی که احتمالا نیقودیموس را برای سال ها آزار داده بود؛ و آن این بود که نیقودیموس، با وجود همه پارسایی و تقوا و پیروی مو به مو از فرامین و اصول دین یهود هنوز از ته دل مطمئن نبود که شایستگی ورود به وارد ملکوت آسمان را دارد یا خیر؟! و این سوال بسیاری از ماست؛ آیا من واقعا وارث حیات جاودانی می شوم؟
جالب این است که یهودیان خود را فرزندان ابراهیم و قوم منتخب خدا می دانستند؛ قومی که مدعی بود خدای واقعی را پرستش می کند و صاحب تورات موسی و کتب انبیا بود و در سراسر زندگی تلاش می کردند که از فرامین دین یهود اطاعت و پیروی کنند ولی بارها و بارها در اناجیل با کسانی مواجه می شویم که با وجود همه این
امتیازات نزد مسیح می آمدند و بحث انگیزترین سوال ممکن را از وی می پرسیدند!
۱۸ و یکی از رؤسا از وی سؤال نموده، گفت، ای استاد نیکو چه کنم تا حیات جاودانی را وارث گردم؟
انجیل لوقا ۱۸: ۱۸
این پرسش قلبی بسیاری از یهودیان متدین و اصولا دینداران و حتی برخی کافران در طول تاریخ بشری بوده است.
این سوال دو حقیقت را آشکار میکند؛ اول اینکه اکثر مردم از ته، ته دل می دانند که زندگی پس از مرگ وجود دارد و مرگ، نقطه پایان نیست! و دوم اینکه اکثر دینداران با وجود تقوا و دینداری هرگز از اینکه وارث آن حیات جاودانی و خوشبختی خواهند شد مطمئن نیستند!
و برای همین در آیه سوم مسیح عمیق ترین نیاز نیقودیموس را هدف قرار می دهد:
3عیسی در پاسخ گفت: «آمین، آمین، به تو میگویم، تا کسی از نو زاده نشود، نمیتواند پادشاهی خدا را ببیند.»
توجه کنید که مسیح به نیقودیموس نمی گوید برو و سعی کن اصول دین را به دقت انجام دهی یا تلاش کن آدم خوب و خداپرستی باشی تا وارد پادشاهی خدا گردی بلکه می گوید باید از نو زاده شوی.
در پاسخ، نیقودیموس به مسیح می گوید:
4…: «کسی که سالخورده است، چگونه میتواند زاده شود؟ آیا میتواند دیگر بار به رَحِم مادرش بازگردد و به دنیا آید؟»
پاسخ نیقودیموس فقط کنایه ای به غیر ممکن بودن سخن مسیح بود. منظور نیقودیموس این بود که همانطور که من
نمی توانم از نظر فیزیکی به رحم مادرم برگردم و مجددا زاده شوم از نظر روحانی نیز قادر نیستم از نو متولد شوم زیرا این توان در من نیست؟!
و این دقیقا چیزی بود که مسیح می خواست نیقودیموس با تمام فکر و جان و توان خود درک کند!
حیات جاودانی با تلاش و کوشش انسانی بدست نمی آید بلکه هدیه خدا به انسان است و به اراده و عمل او میسر می شود. شما باید همچون گدایی با دست خالی نزد خدا بروید.
کسب حیات جاودانی با تلاش انسانی به همان اندازه امکان پذیر است که کسی پیش از بدنیا آمدن، با اراده خود تولد فیزیکی اش را رقم زند.
در واقع شما در تولد روحانی تان به همان اندازه نقش دارید که در تولد فیزیکی تان نقش داشتید!
مسیح در ادامه می افزاید:
عیسی جواب داد: «آمین، آمین، به تو میگویم تا کسی از آب و روح زاده نشود، نمیتواند به پادشاهی خدا راه یابد. 6آنچه از بشرِ خاکی زاده شود، بشری است؛ امّا آنچه از روح زاده شود، روحانی است. 7عجب مدار که گفتم باید از نو زاده شوید!
در آیات فوق منظور از «روح» ، روح القدس است. مسیح در اینجا با اشاره غیر مستقیم به آیات عهد عتیق به نیقودیموس یادآوری می کند که این مطلب ابدا مفهوم تازه ای نیست و نیقودیموس به عنوان معلم برجسته می بایست به آن واقف می بود. در کتاب حزقیال نبی ۳۶: ۲۵-۲۷ خدا به قوم یهود می گوید:
25آب پاک بر شما خواهم پاشید و طاهر خواهید شد. من شما را از همۀ ناپاکیها و از همۀ بتهایتان طاهر خواهم ساخت. 26و دلی تازه به شما خواهم بخشید و روحی تازه در اندرونتان خواهم نهاد و دل سنگی را از پیکر شما به در آورده، دلی گوشتین به شما خواهم داد. 27روحِ خود را در اندرونتان خواهم نهاد و شما را به فرایض خود سالک خواهم گردانید، و شما قوانین مرا نگاه خواهید داشت و آنها را به جا خواهید آورد.
وقتی مسیح به نیقودیموس در مورد زاده شدن از آب و روح صحبت می کند اشاره ای به آیات فوق است و «دل و روح تازه» نیز اشاره به «تولد نو» یا «تولدی مجدد» است که فقط و فقط کار روح حیات بخش خدا یعنی روح القدس است.
زیرا «جسم» یا «انسانیت کهنه» (همه آن چیزی که از آدم و حوا به ارث برده ایم) هرگز وارث حیات جاودانی نمی شود و محکوم به مرگ است. ولی حیات روحانی که روح القدس در یک ایماندار خلق می کند تا ابد در حضور خدای قدوس زیست خواهد کرد ؛ در واقع حیات جاودانی در لحظه تولد تازه در یک ایماندار شروع میشود هر چند که جلوه های پرشکوه آن در آینده تجلی می یابند.
توجه کنید که در آیات فوق این خداست که این عمل را انجام می دهد و شایستگی، تقوا،عدالت شخصی در آن مطلقا نقشی ایفا نمی کند!
این واقعیت را مسیح در ادامه این چنین تشریح می کند:
۸باد هر کجا که بخواهد میوزد؛ صدای آن را میشنوی، امّا نمیدانی از کجا میآید و به کجا میرود. چنین است هر کس نیز که از روح زاده شود.»
در آیه ۸ مسیح، «روح القدس» را به بادی تشبیه می کند که با اراده خود به سویی دلخواه می وزد. توجه کنید که در عهد عتیق روح خدا به عبری «روآخْ ruach» به معنی نفخه یا نفس یا دَم خدا آمده است که گاهی به «باد» نیز تشبیه شده است مثلا در کتاب حزقیال نبی ۳۷: ۹ مکتوب است:
9پس مرا گفت: «ای پسر انسان، بر روح نبوّت کن! نبوّت کرده، روح را بگو، خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: ای روح، از بادهای چهارگانه بیا و بر این کُشتگان بِدَم تا زنده شوند.»
در آیات فوق نیز منظور از «روح» همان «روح خدا یا روح القدس» است. (در اینجا نیز «روح» که اشاره به روح خدا است وجه دیگری از الوهیت است!)
بنابراین مسیح با اشاره به آیات و تشبیهات عهد عتیق به نیقودیموس که خود استاد عهد عتیق بود می آموزد که نجات و حیات جاویدان با تلاش و اراده انسان بدست نمی آید و صرفا به اراده و عمل خداوند است.
انسانی که در باتلاق گناه و مرگ گرفتار آمده است با هر تلاش و حرکتی، هرچه بیشتر به داخل آن منجلاب فرو می رود و فقط خدا می تواند او را از بالا نجات دهد ولی به قیمتی غیر قابل تصور یعنی «کفاره مسیح»!
اما نیقودیموس که از توضیحات مسیح سردرگم به نظر می رسید از وی می پرسد:
9… «چنین چیزی چگونه ممکن است؟» 10عیسی پاسخ داد: «تو معلّم اسرائیلی و این چیزها را درنمییابی؟
نیقودیموس در سراسر زندگی اش همه توان خود را صرف کسب عدالت و تقوایی کرده بود که او را بیش از پیش به مرگ ابدی سوق می داد و صد البته هضم این «حقیقت» برای وی بسیار سنگین و غیر قابل پذیرش بود.
بر خلاف نیقودیموس، پولس رسول که خود نیز قبل از ایمانش به مسیح، یک فریسی و متعصب مذهبی و دشمن مسیحیان بود این حقیقت را با جان و دل خود درک کرده بود در رساله به فیلیپیان ۳: ۵-۹ می گوید:
۵…از قبیلهٔ اسرائیل، از سبط بنیامین، عبرانی از عبرانیان، از جهت شریعت فریسی،
6 از جهت غیرت جفاکننده بر کلیسا، از جهت عدالتِ شریعتی، بیعیب.
7 امّا آنچه مرا سود میبود، آن را بهخاطر مسیح زیان دانستم.
8 بلکه همهچیز را نیز بهسبب فضیلت معرفت خداوند خود مسیح عیسی زیان میدانم که بخاطر او همهچیز را زیان کردم و فضله شمردم تا مسیح را دریابم.
9 و در وی یافت شوم نه با عدالتِ خود که از شریعت است، بلکه با آن که بهوسیلهٔ ایمان مسیح میشود، یعنی عدالتی که از خدا بر ایمان است.
در ادامه مسیح به نیقودیموس می گوید:
آمین، آمین، به تو میگویم که ما از آنچه میدانیم سخن میگوییم و بر آنچه دیدهایم شهادت میدهیم، امّا شما شهادتمان را نمیپذیرید. 12اگر هنگامی که دربارۀ امور زمینی با شما سخن گفتم باور نکردید، چگونه باور خواهید کرد اگر از امور آسمانی به شما بگویم؟ 13هیچکس به آسمان بالا نرفته است، مگر آن که از آسمان فرود آمد، یعنی پسر انسان.
مسیح متعاقبا به نیقودیموس گوشزد می کند که این حقیقت «از نو مولود شدن» یک واقعیت زمینی و ساده نیست بلکه حقیقتی عمیق و آسمانی است که درک آن مشکل است. اگر فریسیان و یهودیان با مشاهده معجزات عظیم مسیح و شنیدن مثل هایی که به زندگی روزمره آنها مربوط میشد تعالیم ساده تر مسیح را باور نکردند چگونه ممکن بود به تعلیمی که حقیقتی عالی و روحانی را آشکار می کرد باور کنند.
مسیح در ادامه با استادی مسیر گفتگو را کمی تغییر می دهد و به امری می پردازد که بطور حتم برای نیقودیموس ملموس تر بود. مسیح مجددا به عهد عتیق بر می گردد و به رخدادی اشاره می کند که بر خلاف موضوع «از نو مولود شدن و تولد روحانی» برای یهودیان بسیار ملموس و قابل درک بود.
14همانگونه که موسی آن مار را در بیابان برافراشت، پسر انسان نیز باید برافراشته شود، 15تا هر که به او ایمان آوَرَد، حیات جاویدان داشته باشد.
آیه ۱۴ اشاره به رویدادی است که برای بنی اسرائیل در زمان موسی اتفاق افتاد که در کتاب اعداد ۲۱: ۴-۹ آمده است:
مار برنجین
4بنیاسرائیل از کوه هور به راه دریای سرخ کوچ کردند تا سرزمین اَدوم را دور زنند. اما قوم در بین راه ناشکیبا شده، 5بر ضد خدا و موسی گفتند: «چرا ما را از مصر برآوردید تا در بیابان بمیریم؟ زیرا اینجا نه نان هست و نه آب، و جان ما از این خوراک ناچیز کراهت دارد.» 6آنگاه خداوند مارهای آتشین در میان قوم فرستاد و آنها قوم را نیش زدند به گونهای که شمار بسیاری از اسرائیل مردند. 7پس قوم نزد موسی آمده، گفتند: «ما گناه ورزیدهایم، زیرا بر ضد خداوند و بر ضد تو سخن گفتهایم. پس نزد خداوند دعا کن تا مارها را از ما دور کند.» و موسی برای قوم دعا کرد. 8خداوند به موسی گفت: «ماری آتشین بساز و آن را بر تیرکی قرار ده؛ هر مارگزیدهای که بر آن بنگرد، زنده خواهد ماند.» 9پس موسی ماری برنجین ساخت و آن را بر تیرکی نهاد. و چنین شد که اگر مار کسی را میگزید، او بر مار برنجین مینگریست، و زنده میماند.
در این واقعه مار برنجین که نمادی از «گناه و مرگ
و مجازات» بود بر تیرک چوبی قرار داده شد و هر مار گزیده ای که فقط به آن نگاه می کرد نجات می یافت!
هیچ راه علاج دیگری برای کسانی که گزیده شده بودند وجود نداشت. آنها باید فقط به آن مار برنجین «نگاه می کردند».
در این واقعه نگاه کردن نمادی از «ایمان» است. مسیح به نیقودیموس گوشزد می کند که برای نجات و کسب حیات جاودانی اراده و تلاش انسان بیهوده است و صرفا ایمان به کفاره گناه که بر روی صلیب مسیح مهیا شده است (کار خدا) انسان را از گزند و نیش مرگ و گناه نجات می دهد.
مسیح در اینجا نمی توانست به جزئیات کفاره گناه که قرار بود در آینده بر صلیب اتفاق بیفتند اشاره کند و احتمالا این قسمت از گفتگو یعنی «پسر انسان نیز باید بر افراشته شود.» برای نیقودیموس نامفهوم ماند ولی لااقل نیقودیموس به اهمیت «ایمان» بجای «شریعت و تلاش انسان» پی برد. بطور یقین مثال ملموس مار برنجین بر روی تیرک چوبی در ذهن و ضمیر نیقودیموس نقش بست تا اینکه وی در روز مصلوب شدن مسیح بر روی تپه جلجتا به مفهوم واقعی آن «نماد» پی برد و با نگاه کردن به مسیح نجات یافت!
در روایات آمده است که نیقودیموس به خاطر ایمانش به مسیح همه دارایی و ثروتش را از دست داد و فریسیان او را از شهر اورشلیم نیز اخراج کردند و در نهایت به دست یهودیان متعصب بخاطر ایمانش به مسیح به شهادت رسید.
ولی نیقودیموس وارث حیات جاودانی گشت!
«۱۶زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آوَرَد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد.» انجیل یوحنا ۳: ۱۶
فیض عیسی مسیح خداوند با شما باد. آمین
انجیل یوحنا فصل سوم
دیدار عیسی و نیقودیموس
1مردی بود از فَریسیان، نیقودیموس نام، از بزرگان یهود. 2او شبی نزد عیسی آمد و به وی گفت: «استاد، میدانیم تو معلّمی هستی که از سوی خدا آمده است، زیرا هیچکس نمیتواند آیاتی را که تو به انجام میرسانی، به عمل آورد، مگر آنکه خدا با او باشد.» 3عیسی در پاسخ گفت: «آمین، آمین، به تو میگویم، تا کسی از نو زاده نشود، نمیتواند پادشاهی خدا را ببیند.» 4نیقودیموس به او گفت: «کسی که سالخورده است، چگونه میتواند زاده شود؟ آیا میتواند دیگر بار به رَحِم مادرش بازگردد و به دنیا آید؟» 5عیسی جواب داد: «آمین، آمین، به تو میگویم تا کسی از آب و روح زاده نشود، نمیتواند به پادشاهی خدا راه یابد. 6آنچه از بشرِ خاکی زاده شود، بشری است؛ امّا آنچه از روح زاده شود، روحانی است. 7عجب مدار که گفتم باید از نو زاده شوید! 8باد هر کجا که بخواهد میوزد؛ صدای آن را میشنوی، امّا نمیدانی از کجا میآید و به کجا میرود. چنین است هر کس نیز که از روح زاده شود.» 9نیقودیموس از او پرسید: «چنین چیزی چگونه ممکن است؟» 10عیسی پاسخ داد: «تو معلّم اسرائیلی و این چیزها را درنمییابی؟ 11آمین، آمین، به تو میگویم که ما از آنچه میدانیم سخن میگوییم و بر آنچه دیدهایم شهادت میدهیم، امّا شما شهادتمان را نمیپذیرید. 12اگر هنگامی که دربارۀ امور زمینی با شما سخن گفتم باور نکردید، چگونه باور خواهید کرد اگر از امور آسمانی به شما بگویم؟ 13هیچکس به آسمان بالا نرفته است، مگر آن که از آسمان فرود آمد، یعنی پسر انسان [که در آسمان است]. 14همانگونه که موسی آن مار را در بیابان برافراشت، پسر انسان نیز باید برافراشته شود، 15تا هر که به او ایمان آوَرَد، حیات جاویدان داشته باشد.
16«زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آوَرَد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد. 17زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند، بلکه فرستاد تا به واسطۀ او نجات یابند. 18هر که به او ایمان دارد محکوم نمیشود، امّا هر که به او ایمان ندارد، هماینک محکوم شده است، زیرا به نام پسر یگانۀ خدا ایمان نیاورده است. 19و محکومیت در این است که نور به جهان آمد، امّا مردمان تاریکی را بیش از نور دوست داشتند، چرا که اعمالشان بد است. 20زیرا هر آن که بدی را به جا میآورَد از نور نفرت دارد و نزد نور نمیآید، مبادا کارهایش آشکار شده، رسوا گردد. 21امّا آن که راستی را به عمل میآورَد نزد نور میآید تا آشکار شود که کارهایش به یاری خدا انجام شده است.»
آخرین شهادت یحیای تعمیددهنده در مورد عیسی
22پس از آن، عیسی و شاگردانش به نواحی روستایی سرزمین یهودیه رفتند. او ایامی چند در آنجا با آنان به سر برده، مردم را تعمید میداد. 23یحیی نیز در عِیْنون، نزدیک سالیم، تعمید میداد، زیرا در آنجا آبْ فراوان بود و مردم آمده، تعمید میگرفتند. 24این پیش از آن بود که یحیی به زندان بیفتد. 25باری، بین شاگردان یحیی و یک یهودی بحثی بر سر آداب تطهیر درگرفت. 26پس نزد یحیی آمده، به او گفتند: «استاد، آن که با تو در آن سوی رود اردن بود، و تو بر او شهادت دادی، اکنون خودْ تعمید میدهد و همگان نزد او میروند.» 27یحیی در پاسخ گفت: «هیچکس نمیتواند چیزی به دست آورد، جز آنچه از آسمان به او عطا شود. 28شما خود شاهدید که من گفتم مسیح نیستم، بلکه پیشاپیشِ او فرستاده شدهام. 29عروس از آنِ داماد است، امّا دوست داماد که در کناری ایستاده به او گوش میدهد، از شنیدن صدای داماد شادی بسیار میکند. شادی من نیز به همینگونه به کمال رسیده است. 30او باید ارتقا یابد و من باید کوچک شوم.
31«او که از بالا میآید، برتر از همه است، امّا آن که از زمین است، زمینی است و از چیزهای زمینی سخن میگوید. او که از آسمان میآید، برتر از همه است. 32او بر آنچه دیده و شنیده است شهادت میدهد، امّا هیچکس شهادتش را نمیپذیرد. 33آن که شهادت او را میپذیرد، بر راستی خدا مُهر تأیید زده است. 34زیرا آن کس که خدا فرستاد، کلام خدا را بیان میکند، چرا که خدا روح را به میزان معین (به او) عطا نمیکند. 35پدر، به پسر مِهر میورزد و همه چیز را به دست او سپرده است. 36آن که به پسر ایمان دارد، حیات جاویدان دارد؛ امّا آن که از پسر اطاعت نمیکند، حیات را نخواهد دید، بلکه خشم خدا بر او برقرار میماند.»
راهنمایی
پنجره را ببندید X
با کلیک روی شماره آیات، تفسیر آنها را انتهای متن مطالعه کنید و با کلیک مجدد روی شماره آیات در بخش تفسیر به مکان اول در متن کتاب مقدس برگردید. برخی از آیات به دلیل وضوح معنایی تفسیر نشده اند و با کلیک روی شماره آنها اتفاقی نمی افتد.
همچنین با کلیک روی کلمات آبی رنگ و نگاه داشتن ماوس روی آنها در متن کتاب مقدس اطلاعات بیشتری در مورد آن کلمه در پنجره ای دیگر ظاهر می شود که با حرکت ماوس از روی کلمه آبی رنگ، آن پنجره بسته می شود.